مهدی علیه السلام، زیباترین معنای زندگی

زندگی برای هر فرد، تعریفی دارد؛ گاهی میشنویم که مردم از یکدیگر میپرسند: آیا این زندگی است؟ و به رفاه، معنی ‌اش می‌کنند. تعبیر شاعرانه‌ ی آن "سیبی است که گاز باید زد با پوست" و "آب ‌تنی کردن در حوضچه"(١) است.  و دانشمندان و فیلسوفان حیات را حقیقت مجهول ‏الکُنهى میدانند که دو خاصیت دارد: یکى آگاهى و دیگرى جنبش.(٢) ولی من میبینم آنانی را که مرفه ‌اند، در زمان حال، خوش هستند و حرکت نیز دارند؛ اما زندگی نه؛ آنگاه تأملی کرده و تعریف خود را از زندگی ارائه می ‌دهم.

زندگیِ من

از نظر من زندگی یعنی شما، مهدی مولا! ارواحنافداه.

یعنی نوشتن از شما،

گفتن از شما،

فکر کردن به شما،

جلب رضایت شما،

شاید بپرسند که خودت چه؟! آیا این تو نیستی که زنده‌ ای؟!

و من قلبم را نشانشان میدهم و ضربان آن را!

بگذار بگویند که نیستی این متوهّمان هستی!

وقتی‌که ضرباهنگ قلب من، در هر تپش می‌ گوید «مهدی»!

مهدی مولا! تویی که همه وجودمی

مهدی آقا! تویی که نبود و بودمی

مهدی سرور! تویی که دلا اسیرته

مهدی بابا! تویی که ملک فقیرته

به نظرتان شعار داده و از واقعیت دور افتاده ‌ام؟! اگر این‌ گونه است این شواهد چیست؟: حیات زمین؛ حیات زمان.

زندگی از نظر هر کس معنایی دارد؛ اما معنی واقعی زندگی نَفَس کشیدن در فضای خدمت به حجّت الهی است؛ زیرا در کنار او، رشد انسانی محقق میشود و زندگی معنا مییابد. خداوند میفرماید: ای مومنان! وقتی خدا و رسول شما را به آنچه زندگیست میخوانند، اجابتشان کنید! (٣)

چرا دوست دارید مرده باشید؟!

آنان برای شما زندگی میخواهند آنچه پشت شیشه‌ ی نمایشگاه‌ های لوکس ماشین و افکار خیال اندود طلایی مسافرتهای آنچنانی، مییابیدش، زندگی نیست؛ رفاه است و حرکت!. نیامدیم که مرده باشیم و متحرّک؛ آمدیم که خودی نشان دهیم؛

بدون مهدی علیه السلام، چگونه میتوان خودی نشان داد؟! وقتی‌ که او شریفترین موجودات است و هر کس به میزان توجّه و خدمت به او، درجه میگیرد. هر که بیشتر خاطرخواه شده باشد، بیشتر وارد زندگی شده است.

زیبایی زندگی در کنار حجّت خدا، به جاودانگی آن است؛ زندگی ‌ای که به همین حدود 70 سال تعلّق ندارد، اقیانوس هستی، قطره‌ ها را راه داده و در خود گم میکند. حجّت خدا، جاودانه است؛ زیرا هر آنچه خدایی شد، با نیستی بیگانه است و هستی محض!(٤). در تعجّبم از آنانی که دمِ مسیحایی عیسی علیه السّلام را دیدند یا شنیدند و باور کردند؛ اما نَفَس حیاتبخش مهدی علیه السّلام را باور نمیکنند! چگونه ممکن است قدرت نجات جان یا بینایی شخصی به اذن الهی، برای پیامبری، میسّر باشد، ولی قدرت نجاتبخشی محتاجان برای مولا، به اذن الهی، میسّر نباشد؟!

هر که به دنبال زندگی است، درب آرامش موقتی و گاهی شیطانی فلان مکتب را، نزند؛ از با او بودن پُر شویم؛ چرا که ویژگی او، حیات مردمان است؟(٥) و آنگاه هنوز ظهور رخ نداده، قلبهایمان متولّد میشود؛ قلبی پر از بی ‌نیازی؛ پر از مهربانی؛ همدلی؛ پر از درد مردم و عشق؛ پر از خدا و ذکر او؛ و چقدر خالی از کینه، حسد، غرور و بخل!. اگر پس از ظهور، زمین زنده میشود؛(٦) در زمان غیبت نیز، هر که غفلت، باعث غیبتش نشده، محضر امام را خود درک میکند و با تأیید امامش، زنده میشود و نشاط مییابد و با لبخند او به زندگی علاقه‌ مند شده و گامهای خود را محکمتر بر میدارد. هر کاری که میکند و در هر شغلی که هست یک چشمش رو بسوی اوست و هر لحظه، کوچکترین کدورتی در چهره‌ ی محبوبش، ببیند عطایش را به لقایش میبخشد و هر چه باشد به راحتی کنارش میگذارد؛ زیرا دست در دست دوست واقعی، ترسی برای او باقی نگذاشته است.

حتی از تنها شدن نمی‌ ترسد؛ تنها میشود گاهی، ولی بی‌ دوست نه! تنها میشود گاهی، ولی بی نَفَس نه؛ حیات، نَفَس میخواهد و نَفَس منشأیی دارد که برخی هوا را منشأ آن میدانند؛ اما هر که با مولا آشنا شده باشد میداند که منشأ نفس، هوا نیست، هوس نیست، باعث حیات، وجود حیّ مهدی علیه السّلام است. مگر نه اینکه باران باعث حیات زمین است و حیات باران، مولاست که «بکم ینزل الغیث»؛(٧).  باران و لطافت آن را حس میکنیم و حیات زمین را نیز؛ ولی گاهی منتظر باران حیات وجود خودمان نمیمانیم. نبض آفرینش با ماست و منتظر رجوع ما به او!

مسیح دوران

آیا هیچ شنیده ‌اید از «حیات طیبه»؟!

آیا این حیات تنها در عالم ملکوت و قیامت درک ‌شدنی است؟

و یا سَری در این عالم نیز دارد؟!(٨)

مگر نه اینکه عالم ملکوت، دنیا را احاطه کرده و بر آن مُشرف است؛ پس چرا در این دنیای ناسوت نیز، برای ملکوتیان حیاتی نباشد از نوع طیّبه و پاک؟! حیاتی که منشأ آن هوا نیست، نسیم است؛ نسیم عطر آگین و جانبخش مهدی علیه السّلام؛ کسی که غایب نیست؛ زنده است و زندگی ‌بخش! جاودانه است و جانبخش! آیا خداوند را به عدالت نمی‌ شناسیم؟ خاک بر دهانم باد اگر اینگونه، عدالت خدای عادلمان را زیر سوال ببریم! خدایی که ولایت تکوینی(٩) خود را به خاطر مسئولیت خاص حجّت هر زمان به او داده، به حجّت حیّ ما نیز قدرت تصرّف قلوبِ خواهانِ زندگی را داده است.

زندگیمان! بمانید برایمان

زندگی گاهی آدم را اسیر میکند. مثل ما که اسیر شما شدیم. صید، گاهی با رنج در دست صیاد میماند؛ اما اگر صید با دست خود به خانه ‌ی صیاد بیاید و پاشنه‌ ی آنجا را درآورد و آرزوی نظری از طرف صیاد را داشته باشد، چه؟! آیا برای او سختی دارد که پاهای زخمی و پرهای کنده ‌ی خود را ببیند؟ نه.

مولا جان! زخمی شدن سختمان نیست! در آخرالزّمان نفس کشیدن سختمان نیست، اگر لبخند و عنایت شما باشد! مهدی مولا! چون بکوشیم همه، در پی هستی، وقتی؛ هستی از غیر شما نیست!. روی از ما برنگردانید که خواهیم مُرد؛ مانند مردمان دوران جاهلیت که مرده بودند!(١٠) دوری ما از شما ضربان قلبمان را کُند خواهد کرد.

به نفسهای به شماره افتاده‌ مان رحمی کنید!

آخر ما نیز دلمان برای زندگی، تنگ است!

خدایا! روزیمان کنید زندگی محمدی و آل محمدی را! به حقیقت حیات طیبه ‌ای که آنان درکش کردند ما را نیز قطره ‌ای بچشانید از آن! آنان زندگی کردند و با زندگی خود به ما زندگی بخشیدند.

کمکمان کنید، عاشق زندگی مهدوی بمانیم!

پی نوشت:

1) شاعر: سهراب سپهری.

2) مرتضی مطهری، مجموعه‏ آثار، احیاى تفکر اسلامى، «روح اسلامى در مسلمین مرده است»، ج‏25 ، ص424.

3) «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ ...»: اى کسانى ‌که ایمان آورده ‏اید، چون خدا و پیامبر، شما را به چیزى فرا خواندند که به شما حیات مى ‏بخشد، آنان را اجابت کنید... (سوره مبارکه انفال، 24).

4) «مَا عِندَکمُ یَنفَدُ  وَ مَا عِندَ اللَّهِ بَاق‏...»: آنچه نزد شماست فنا می‌ شود و آنچه نزد خداست ماندنی است. (سوره مبارکه نحل، 96).

5) یکی از القاب مولا «حیاة الانام» است: ر.ک: اصول الکافی، ج 1، ص ،203، ح 2؛ الغیبه نعمانی، 149.

6) امام باقر علیه السّلام در مورد آیه 17 سوره مبارکه حدید: «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها ...»  بدانید که خداى تعالى زنده‏ میکند زمین‏ را بعد از مردنش؛ فرمود: «خداوند زنده میکند به سبب قائم علیه السّلام زمین را بعد از مردنش به سبب کفر اهلش و کافر مرده است.»: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ص 668.

7) شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.

8) ر.ک: مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُوْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ (سوره مبارکه نحل،۹۷): هر کس از مرد یا زن، عمل نیک انجام دهد در حالی ‌که ایمان داشته باشد پس او را بی ‌تردید (در دنیا) به زندگی پاکیزه‌ ای زنده خواهیم داشت و (در آخرت) پاداششان را در برابر عملهای بسیار خوبشان خواهیم داد.

9) ولایت تکوینی به معنی سرپرستی موجودات جهان و قدرت تصرف در آنها است.

10) قرآن کریم در مورد مردم جاهلیت‏، میفرماید اینها امواتند: «... انَّکَ لاتُسْمِعُ الْمَوْتى‏ وَ ما انْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِى‏ الْقُبورِ» (سوره مبارکه فاطر، 22) : (اى رسول! بدان که) خدا هر که را بخواهد شنوای (کلام حق) سازد و اما تو آنکس را که در گورستان (کفر و جهالت و شهوت پرستى) فرو رفته هرگز شنوا نتوانى کرد.