روند تغییرات فرهنگی در جامعه ایران

 از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۸۹ و در ادامه...

در چند بخش ، روند تغییرات فرهنگی در ایران را بر اساس شاخصهایی که آنها را شاخصهای شکل گیری جامعه تراز انقلاب اسلامی میدانیم بیان میکنیم. این تحلیلها بر اساس چند پیمایش مهم ملی صورت گرفته است.

-         در حوزه اعتقادات:

باور به همبستگی دین و سیاست (نفی سکولاریسم) :

باور به سکولاریسم در سالهای بعد از انقلاب در ایران ، روند رو به ضعف داشته است...

در بررسی ارزشها و نگرشهای ایرانیان که در 28 استان کشور در سال 1379 (موج اول) انجام شده است 12/6 درصد با این نظر که "اگر دین از سیاست جدا باشد پاک تر میماند" کاملا مخالفت کرده اند و 34/5 درصد با آن مخالف بوده اند.16/5 درصد در پاسخ مردد بوده و 27/4 درصد با این نظر موافق بوده اند و 9 درصد کاملاً ابراز موافقت کرده اند.

در موج دوم این پیمایش که در سال 1382 انجام شده است سوال فوق به این شکل مطرح شده است که "بعضیها معتقدند دین باید از سیاست جدا باشد، شما با این نظر موافقید یا مخالف؟" 53/5 درصد با این نظر مخالفت کرده اند و 13/8 درصد در پاسخ مردد بوده اند و 32/7 درصد با این دیدگاه موافق بوده اند.

در پیمایش ملی فرهنگ سیاسی مردم ایران که در سال 86 انجام شده است. 66/9 درصد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را قابل قبول میدانند و 67/9 درصد معتقدند که حکومت باید بر اساس دین اسلام باشد حتی اگر اکثریت مردم ایران قبول نداشته باشند و 76/1 درصد معتقدند که قانون اساسی و بقیه قوانین کشور باید مطابق احکام اسلام باشد.

در پیمایشی نیز که سازمان ملی جوانان با عنوان پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای جوانان ، در سال 1386 انجام داده است 60 درصد به این پرسش که: «آیا مبنای سیاست و حکومت در کشور باید براساس دین و دستورات دینی باشد؟» پاسخ مثبت داده اند.

در سال 79 ، 36/5 درصد در پاسخ به این سوال که بعضیها میگویند به کسانی که معتقد به جدایی دین از سیاست هستند نباید پست و مقام دولتی داد. موافقید یا مخالف؟ اعلام موافقت نموده اند و  21/5 درصد در پاسخ سوال مردد بوده اند. درصد موافقین در سال 82 به 32/4 درصد کاهش یافته و مرددین نیز به 14/4 درصد تغییر یافته است. این مساله زمانی اهمیت مضاعف می یابد که توجه شود که مخالفین با این نظر از 42 درصد در سال 79 به 52 درصد در سال 82 افزایش یافته است.

در پیمایش ملی فرهنگ سیاسی مردم ایران نیز در پاسخ به این سوال که"کسانی که به هیچ دینی اعتقاد ندارند، حق ندارند در سازمانهای دولتی استخدام شوند، "شما با این نظر بیشتر موافقید یا مخالف؟" 23/3 درصد کاملا مخالف بوده اند و 35/6 درصد مخالف و 11درصد نیز در پاسخ مردد بوده اند. 13/3 درصد با این نظر موافق بوده و کاملا موافق بوده اند و 12/4 درصد پاسخها نیز یا بی جواب بوده و یا به نمیدانم اختصاص یافته است.

مقایسه پاسخهایی که به سوال فوق داده شده است با سوالی که مربوط به جنبه نظری اعتقاد به هم بستگی دین و سیاست است آشکار می نماید که مردم اعتقاد عمیقی به هم بستگی دین و سیاست دارند و این اعتقاد نیز رو به تزاید بوده است اما از حیث دخالت این اعتقاد در استخدام افراد در مناصب دولتی و دانشگاهها مخالفت بیشتری وجود دارد این مساله عوامل مختلفی می تواند داشته باشد که از آن جمله به نگرانی از برخوردهای سلیقه ای در این خصوص میتوان اشاره نمود.

که بر اساس موارد قبل ، وضعیت فرهنگی جامعه بر اساس مولفه های شکل دهنده جامعه تراز انقلاب اسلامی در ذیل تبیین میگردد.

-         اعتماد به نفس ملی :

داده های حاصل از سنجش نگرشها و ارزشهای ایرانیان (موج اول) حاکی از آن است که ۳۵/۳ درصد "ایرانی بودن" را در دنیای امروز برای خود کاملا افتخار میدانند. ۳۲/۸ درصد خیلی زیاد، ۱۸/۷ درصد زیاد، ۸/۲درصد متوسط، ۴/۲ درصد کم، ۴/۱درصد خیلی کم ایرانی بودن را افتخار میدانند و 1/1 درصد هیچ اعتقادی به این مساله ندارند.

در تحقیق وضعیت و نگرش جوانان ایران که به صورت ملی در پائیز 1380 توسط سازمان ملی جوانان انجام شده است ۹۵/۹ درصد گفته اند که در هر کجای جهان باشند به ایرانی بودن خود افتخار میکنند و ۸۲/۹ درصد بیان کرده اند که زندگی در ایران را بر هرکجای دنیا ترجیح میدهند. ۹۳/۲ درصد نیز ابراز داشته اند که در برابر هجوم فرهنگی بیگانگان باید از فرهنگ خود دفاع کنیم. 88 درصد نیز معتقدند که خوی و فرهنگ ایرانی در مقایسه با سایر تمدن ها ، حرفهای مهمی برای گفتن دارد.

در پیمایش ملی فرهنگ سیاسی مردم ایران که توسط ایسپا انجام شده است ۴۶/۶ درصد با این سوال که "فرهنگ و شیوه زندگی ایرانی، در جهان بهترین است" موافق بوده اند و ۱۲/۶ درصد کاملا ابراز موافقت کرده اند. ۴/۵ درصد کاملا مخالف و ۱۳/۵ درصد مخالف و ۱۴/۳ درصد نیز در پاسخ مردد بوده اند.

۳/۵ درصد با این نظر که "افتخار میکنم که تحت حاکمیت نظام جمهوری اسلامی هستم. شما با این نظر بیشتر موافقید یا مخالف؟ "کاملا مخالف بوده اند و ۷/۷ درصد مخالف بوده اند. ۱۲/۳ درصد در پاسخ مردد بوده اند و ۵۰/۸ درصد با این نظر موافق بوده اند و 02/۳ درصد کاملا موافق بوده اند و ۵/۴ درصد به نمیدانم پاسخ را گذرانده اند.

بر اساس آنچه گفته شد، جامعه ما از جهت اعتماد به نفس ملی (افتخار به ایرانی بودن، افتخار به نظام سیاسی و قانون اساسی خود) دارای وضعیت مناسبی است.

-         گسترش طبقه متوسط بعد از انقلاب

بر اساس پیمایش ملی کیفیت زندگی مردم ایران (۹۳)، در پاسخ به سوال، آیا برای رفع نیازهای خود پول کافی دارید، ۳۷/۷ درصد کم و خیلی کم، ۴۲/۲ متوسط و ۱۸/۷ زیاد و خیلی زیاد میباشد.

-         امید به آینده :

در موج دوم پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان ۸۶/۸ درصد اعلام کرده اند که فاصله فقیر و غنی در پنج سال آینده بیشتر خواهد شد. ۸/۱ درصد اعلام کرده اند که فاصله کمترخواهد شد و ۵/۱ درصد اعلام کرده اند که فرقی نخواهد کرد. ۳۶/۶ اعلام کرده اند که اوضاع سیاسی کشور در پنج سال آینده بهترخواهد شد. ۴۴/۴درصد اعلام کرده اند که بدتر خواهد شد و ۱۹درصد اعلام کرده اند که فرقی نخواهد کرد. ۸۷/۴ درصد اعلام کرده اند که رواج صفات بد اخلاقی در پنج سال آینده بیشترخواهد شد. 6/6 درصد اعلام کرده اند که کمتر خواهد شد. و6 درصد اعلام کرده اند که فرقی نخواهد کرد. ۷۱/۵ درصد اعلام کرده اند که رواج صفات خوب در پنج سال آینده بیشتر خواهد شد و ۱۵/۷ درصد اعلام کرده اند که کمتر خواهد شد و ۱۲/۸ درصد اعلام کرده اند که فرقی نخواهد کرد.

در پیمایش سنجش و تبیین سرمایه اجتماعی در ایران که توسط غلامرضا غفاری در سال 1384 انجام شده است ۴۶ درصد اعلام کرده اند که وضعیت رفاهی در آینده بهتر خواهد شد. ۲۳/۴ درصد اعلام کرده اند که وضعیت رفاهی در آینده بدتر خواهد شد. ۱۸/۴ درصد اعلام کرده اند که وضعیت رفاهی در آینده فرقی نخواهد کرد و ۱۲/۲ درصد پاسخ نمیدانم داده اند.

۳۰/۳ درصد اعلام کرده اند که وضعیت فقر و نابرابری در آینده بهتر خواهد شد و ۳۹/۶ درصد اعلام کرده اند که بدتر خواهد شد و ۱۸/۴ درصد گفته اند که فرقی نخواهد کرد و ۱۲ درصد پاسخ نمیدانم داده اند.

در خصوص پایبندی به ارزشهای اخلاقی و دینی، ۲۷/۶  اعلام کرده اند که وضعیت در آینده بهتر میشود و ۳۴/۴ درصد اعلام کرده اند که بدتر خواهد شد.16 درصد اعلام کرده اند که فرقی نخواهد کرد و 13 درصد پاسخ نمیدانم داده اند.

در خصوص جرم و جنایت ۲۳/۳ درصد اعلام کرده اند که وضعیت در آینده بهتر میشود و ۴۳/۲ درصد اعلام کرده اند که وضعیت بدتر خواهد شد و ۱۴/۵ درصد اعلام کرده اند که فرقی نخواهد کرد و ۱۸/۹ درصد پاسخ نمیدانم داده اند.

در پیمایش فرهنگ سیاسی مردم ایران (1384) پرسیده شده است که "بعضی افراد معتقدند که در کل، وضعیت کشور رو به بهبود است. عده ای هم نظر مخالف این موضوع را دارند و معتقدند وضعیت کشور روز به روز بدتر میشود شما چه فکر میکنید؟ "در پاسخ ۴۰/۶ درصد اعلام کرده اند که وضعیت روز به روز بدتر میشود. ۲۶/۲ درصد اعلام کرده اند که وضعیت نه بدتر میشود نه بهتر و ۲۵/۲ درصد پاسخ داده اند که وضعیت رو به بهبود است.

در تحقیقی نیز که غلامرضا غفاری در سال 1384 با عنوان "سنجش و تبیین سرمایه اجتماعی در ایران" از طرف دفتر امور اجتماعی وزارت کشور انجام داده است، ۴۸/۳ درصد از پاسخ دهندگان بیان داشته اند که نا امیدی در بین مردم به صورت زیاد و خیلی زیاد رواج دارد.

در پیمایش ملی سنجش سرمایه اجتماعی جوانان که توسط سازمان بهزیستی از مجموعه افراد 15 تا 29 ساله خانوارهای معمولی ساکن در 30 شهر مرکز استان و سایر شهرهای غیر مرکز استان و روستاهای کل کشور در شهریور سال 1385 انجام شده است در مجموع ۲۹/۲ درصد اعلام کرده اند که وضعیت در آینده بدتر خواهد شد، ۲۲/۲ درصد اعلام کرده اند که وضعیت تغییری نخواهد کرد و ۴۸/۷ درصد بیان کرده اند که وضعیت در آینده بهتر خواهد شد.

در تحقیقی که میرطاهر موسوی در سال 1386 انجام داده است 49 درصد جوانان معتقدند وضعیت جامعه در آینده بهتر خواهد شد.

در تحلیل نتایج فوق، غیر از موردی که به مساله شکاف فقیر و غنی مربوط است و مربوط به پیمایش وزارت ارشاد است و میزان ناامیدی در آن بالاست تقریبا درصد امید به آینده و ناامیدی از آن در پیمایش ها، نزدیک است. نکته بعد آنکه درصد افرادی که پاسخ نمیدانم داده اند و یا اعلام کرده اند که وضعیت در آینده نه بدتر خواهد شد و نه بهتر، تقریبا در تمامی موارد مورد پرسش بالاست که این نشان دهنده وضعیت افرادی است که نه به آینده خوش بینند و نه بدبین و تحلیلی از وضعیت آینده ندارند. که در این خصوص بررسی مورد زیر نیز جای تأمل دارد...

-         مهاجرت نخبگان

با « مهاجرت نخبگان » ، نمیتوان تلخی « فرار مغزها » را نادیده گرفت.

استَعمِلِ العَدلَ وَاحذَرِ العَسفَ وَالحَیفَ فَاِنَّ العَسفَ یَعودُ بِالجَلاءِ وَالحَیفَ یَدعوا اِلَى السَّیفِ؛

عدالت را اجرا کن و از زورگویى و ستمگرى بپرهیز زیرا زورگویى به ترک از وطن وامیدارد و ستم به قیام مسلّحانه میکشاند. نهج البلاغه، حکمت 476

با توجه به فرار مغزها با سه دسته از نخبگان می توانیم مواجه شویم:

1)       نخبگانی که مهاجرند...

مهاجرت در ادبیات دینی ما از جایگاه ارزشمندی برخوردار است. هجرت انواع مختلفی میتواند داشته باشد و یکی از انواع آن، هجرت برای مقاصد علمی است. اینکه محققین و پژوهشگران برجسته ما برای تقویت بنیه علمی و به روزآوری خود در صورتی که علم و فناوری برجسته ای در اختیار دیگر ملل باشد که ما از آن بی بهره ایم به سایر کشورها مهاجرت کنند و پس از مقصود حاصل برای ادامه خدمت برگردند امر مبارکی است.

2)      نخبگانی که میگریزند...

اما در کنار این تعبیر، تعبیر دیگری وجود دارد به نام فرار نخبگان یا فرار مغزها. این تعبیر مثبت نیست و حاکی از آن است که بنا به دلایل مختلف اعم از اینکه دلایل منطقی باشند یا نه، نخبگانی تحمل ماندن در سرزمین خود را ندارند.

3)     نخبگانی که میمانند...

گروه سومی از نخبگان نیز وجود دارند که در سرزمین خود میمانند و بار پیشرفت علمی آن کشور را بر دوش میکشند که امروز در کشور عزیزمان، پیشرفتهای برجسته علمی به واسطه این عزیزان رخ میدهد.

دولت کانادا در یک بررسی اجمالی که انجام داده، مشخص کرده بود که ورود هر مهاجر لیسانس به این کشور در حدود 100 هزار دلار برای این کشور به منظور تربیت فردی با این مشخصات صرفه جویی ارزی دارد.

من اساساً تلاش میکنم  که همه حوزه ها را با هم ببینم و لذا از آمارهایی که از فرار مغزها داده میشود هیچگاه گرد نا امیدی بر دلم نمی نشیند چون که نیمه پر لیوان را هم می بینم اما نمی توانم نسبت به این سوال که چرا بخشی از نخبگان حاضر نیستند در کشور بمانند بی تفاوت باشم. موضوعی که جا دارد فارغ از سیاست زدگی، مورد تحلیل قرار گیرد. این امر مختص ایران نیست اما بالاخره مساله ای قابل تامل است.

این اتفاق دلایل مختلفی میتواند داشته باشد اما به نظر من چنانچه در مطلع یادداشت از امیرمومنان آوردم، برخوردهای نامناسب و قدرناشناسی از جمله دلایل مهم پدیده فرار مغزهاست.

چندی پیش در یادداشتی که از اینجانب در خبرگزاری فارس به عنوان انقلاب اسلامی در چشم انداز آینده منتشر شد در عرصه علمی و فناوری در کنار دستاوردها یکی از چالشها را همین موضوع ذکر کردم.

وقتی سرکار خانم دکتر مریم میرزاخانی درگذشتند، عکس ایشان را در دوران دانش آموزی و در میان برگزیدگان المپیاد دانش آموزی در کنار رئیس جمهور وقت دیدم. روحشان شاد و یادشان گرامی.

آرمان انقلاب اسلامی این است که با گذر از مراحل پنج گانه‌ ای که عبارتند از: انقلاب اسلامی؛ استقرار نظام اسلامی؛ تشکیل دولت اسلامی؛ تشکیل جامعه اسلامی؛ و تمدن نوین اسلامی، بتواند تمدن نوین اسلامی را بنا کند.

حضرت آقا در دیدار دست اندر کاران مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت فرمودند که دولت ما تاکنون اسلامی نشده است و اگر دولت، اسلامی نشود نمیتوانیم مراحل باقیمانده را طی کنیم. (نقل به مضمون).

لازم است بدانید که در واقع این دانشگاه است که دولت را میسازد. کارگزاران دولت و همچنین مبنای عمل دولت که همان علم (علوم انسانی به عنوان نرم‌ افزار دولت و علوم ‌پایه و فنی به عنوان سخت ‌افزار دولت) است، هر دو توسط دانشگاه تربیت و تولید میشوند و حقیقت امر این است که مردم مجبورند از میان تربیت یافتگان دانشگاه عده ‌ای را انتخاب کنند و آن عده بر اساس علمی که دانشگاه در اختیارشان میگذارد کشور را اداره میکنند.

با توجه به وارداتی و غیر بومی بودن دانشگاه ما، حاصل این فرآیند چیزی جز دولت سکولار نمیشود. از طرفی چون همین دولت به وسیله وزارت علوم خود دانشگاه را مدیریت و جهت ‌دهی خواهد کرد، نمیتوان امیدی به اسلامی و بومی شدن آن داشت.

از دیگر سو این دانشگاه یا به وظیفه تولید علم خود عمل نمیکند و یا اگر هم عمل کند، کشور را بر اساس فرآیندی که ذکر شد به سمت تمدن مادی غرب سوق خواهد داد و ما این را نمیخواهیم.

بدون شک بنای تمدن نوین اسلامی بدون تولید علم بالاخص علم انسانی اسلامی میسر نیست. از این رو میتوان نتیجه گرفت که تولید علم آن هم در راستای تمدن نوین اسلامی و آن هم با شتاب بالا یکی از ضرورتهای حیاتی امروز انقلاب اسلامی است و از آن جا که دانشگاه و دانشگاهیان فعلی ما از این فضا فاصله زیادی دارند، لازم است تا مجموعه ‌های انقلابی مثل بسیج دانشجویی در این عرصه مهم ورود کند و فضای سکولار حاکم بر دانشگاه را به سمت تمدن نوین اسلامی سوق دهد...

( برداشتهایی از قلم دکتر فرزاد جهان بین )