پیشرفت یا توسعه‌یافتگی؟

توسعه و پیشرفت چه نسبتی با هم دارند؟ چه مفاهیمی را در بر میگیرند؟ آیا با هم در تعارض ‌اند و یا نه، کاملاً در یک راستا هستند؟ اهداف هرکدام چیست؟ در ایران کدام الگو باید پیاده شود؟ و...

توسعه و توسعه ‌یافتگی آمال و آرزوی بسیاری از مسئولین و دست‌ اندرکاران نظام جمهوری اسلامی است و معتقدند که تمام تلاش و امکانات خود را باید صرف رسیدن به توسعه ‌یافتگی در حد جوامع غربی به کار ببندیم؛ تا جایی که بسیاری از برنامه ‌ریزان اقتصادی در سالهای گذشته، برنامه ‌های توسعه را بر همین مبنا تدوین کردند. هنگامی که از مفهومی به نام پیشرفت سخن به میان میآید، آن را با مفهوم توسعه یکی میدانند و بیان میکنند که توسعه همان مفهومی است که عده ‌ای آن را پیشرفت نامگذاری میکنند، اما هدف این دو یکی است. آنها این دو مقوله را در حد یک دعوای لفظی تنزل میدهند.

دکتر امیرعلی سیف‌الدین، عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران، در این ‌باره میگوید:

یکی از ویژگیهای واژه‌های فارسی این است که پشت کلمات نیت نهفته است و با اینکه از لحاظ لغوی یکی هستند، برداشت از آن کلمات یکی نیست. لذا با این نگاه، توسعه یک واژه ‌ی فارسی است که بر واژه ‌ی غربی «development» سوار شده است، ولی پیشرفت بار معنایی خاصی دارد که ممکن است از لحاظ معنایی با واژه‌های «development»، «progress» یا حتی واژه ‌ی فارسی «توسعه» یکی باشد، اما از نظر نیتی که در آن واژه نهفته است، با هم تفاوت داشته باشند.

در تعریف مفاهیم توسعه و پیشرفت باید گفت: توسعه هدف ‌محور نیست و شاخص هایش نسبت به گذشته سنجیده میشود و هدفی در آینده ندارد، اما در پیشرفت هدف در آینده وجود دارد و همه ‌چیز نسبت به آینده سنجیده میشود. ما نمیتوانیم یک مدل کامل از غرب برداریم و آن را به کار ببندیم. هر کشوری اعتقادات خود را در همه ‌‌ی ابعاد زندگی دخالت میدهد و مدل خاص خود را دارد. پس ما نمیتوانیم در انتخاب مدلها کشور خاصی مانند ژاپن را انتخاب کنیم. ما باید بتوانیم مدلی که اصل آن مبتنی بر آموزه‌های دینی و وحیانی است تبیین کنیم، منتها روشها متناسب با زمان و مکان میتواند تغییر کند.

دکتر همایون؛ عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق میگوید:

هیچ تمدنی به صورت اتفاقی شکل نمیگیرد و هر تمدنی که خواهان ساخته شدن است، گروهی با جدیت با یک الگو و نقشه کاملاً روشن پای ساختن این تمدن می نشینند؛ لذا برای تمدن نوین اسلامی پیش رو نیز ضرورتاً بایستی یک الگو در دست باشد. گفتنی است که این الگو نیز یک الگوی غربی نیست؛ چرا که الگویی که از تمدن غرب استنباط میشود، همان تمدنی را ایجاد خواهد کرد که تمدن امروز غرب به ویژه در آمریکا و اروپا را شکل داده است.

برای رساندن انقلاب اسلامی به تمدن اسلامی بایستی الگو و نقشه راهی وجود داشته باشد که بر اساس آن به پیش رفت. الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت همان الگویی است که به دنبال ارائه این نقشه راه است. بر اساس این الگو مباحث اسلامی بایستی برای این سرزمین و نظام که انقلاب اسلامی در آن به وقوع پیوسته است، کاملا بومی شوند. توافق بر سر این الگو و پیشبرد مراحل پنج گانه تمدن سازی بر اساس آن نوید موفقیت را در پی خواهد داشت.

تمدن سازی در ذات انقلاب اسلامی است

دکتر موسی نجفی عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و نویسنده کتابهای «تمدن برتر: نظریه تمدنی بیداری اسلامی و طرح عالم دینی» و «نظریه تمدن جدید اسلامی: فلسفه تکامل تمدن اسلامی و جوهر افول یابنده تمدن غرب» میگوید:

به نظر میرسد ضرورت پرداختن به موضوع تمدن نوین اسلامی، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و مسائلی از این دست از این جهت میباشد که با توجه به وضعیت تمدن غرب و نظریه ‌های پایان تاریخ معطوف به آن داشتن یک نظریه تمدنی که بتواند ما را در برابر آن حمایت کند واجب است؛ که اگر این نظریه وجود نداشته باشد شکست نظام دینی محتمل است.

الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی؛ ابزار انحلال تمدن مدرن در‌ هاضمه انقلاب اسلامی است. مروری بر بیش از سه دهه‌ی گذشته از انقلاب اسلامی ایران نشان میدهد که مسئله ‌ها و چالشهایی که فراروی انقلاب قرارگرفته و یا در آینده قرار خواهد گرفت، به اقتضای تفاوت درک اندیشمندان از پدیده ‌ای همچون انقلاب اسلامی و نسبت آن با تمدن مدرن ، قرائت پذیر شده و طیفی از دیدگاهها و نظرات متنوع را ایجاد خواهد نمود. لذا طرح گذار از تمدن مدرن به سوی وضعی دیگر، در مکاتب و جریانهای فکری که در بستر انقلاب اسلامی نفس می‌کشند، تابعی از مسئله‌ شناسی آنها در زمینه تقابل انقلاب اسلامی و مدرنیته خواهد بود.

امروز ما در جهانی زندگی میکنیم که در آن ظلم و ستم به جای عدالت و شفقت، منافع شخصی به جای منافع جمعی، تفرقه به جای اتحاد، استعمار و استثمار به جای کمک و دستگیری، جنگ افروزی به جای صلح طلبی، خشونت به جای مدارا و سبک زندگی مادی به جای سبک زندگی دینی و معنوی نشسته است. این در حالی است که ما یک میراث فرهنگی و تمدن غنی و بسیار ارزشمند برخاسته از اسلام ناب محمدی (صلوات الله علیه) را در اختیار داریم که میتواند برای مسائل و مشکلات جهان امروز راه حل ارائه کند و این ظرفیت در جهان فعلی میتواند مبنایی برای پی ‌ریزی تمدن نوین اسلامی باشد.

امید است این تلاش کوچک، گامی باشد در مسیر تحقق این آرمان و هدف بزرگِ انقلاب اسلامی. ان شاءالله