برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.

دریافت
حجم: 4.25 مگابایت
دریافت
حجم: 3.56 مگابایت

قال رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم : «مَن سَمِعَ منادیاً یُنادی یا لَلْمسلمین ولم یجبه فلیس بمسلم؛ هر کس فریاد دادخواهی را بشنود که مسلمانان را به دادخواهی فرا می‌خواند و به فریاد او پاسخ ندهد مسلمان نیست.» (مستند الشیعه، ج15، ص25، اصول کافی، ج2، ص164 و تهذیب الاحکام، ج6، ص175.)

در فصل بیداری اسلامی، مردم جهان به دنبال کیش و آیینی هستند ظلم‌ستیز و عدالت‌خواه، استکبارکوب و تحجرسوز. مردم از فریب‌گری، فتنه‌سوزی و دروغ‌پردازی استکبار جهانی، جان به لب شده‌اند. امروز روز توجیه دینی استبداد داخلی و استکبار جهانی نیست. فصل مرگ اینها فرا رسیده است. و روزگار این عالمان جیره‌خوار، تملق‌گو و تحریم‌گران عدالت‌خواهی و تکفیرکنندگان حق‌جویی، سپری شده است.

تشیع، پیوسته مسلک ایثارگران، جانبازان، ستم‌ستیزان و تحجرسوزان بوده است. و راز گرایش عمیق و جهانی به تشیع نیز همین است. امروز سونامی گرایش به عدالت‌خواهی و انقلاب اسلامی، بنیانهای استکبار را لرزانده است.

قلم فرسایی درون مرزی و برون مرزی این روزهای قبل و بعد از مقاومت مقدس و درد دل قلم امروز نیز ادامه دارد و هرکس به نفع مردم یا دولت یا قوم و قبیله و... حرکت میکند که فصلی دراز و پر مصیبت است فلذا به بخشی از آنها پرداخته میشود...

*****

شاید جنگ خاتمه یافته باشد اما مبارزه هرگز پایان نخواهد یافت و زنهار این غفلتی که من و تو را در خود گرفته است ظلمات قیامت است. شهید سید مرتضی آوینی

*****

دل نوشته های شهید :

شهادت میلاد دانایی است و پرواز بینایی شهادت شکوفایی عرفان است شهادت چشمه ی همیشه جاری شیدایی است شهید در دل تاریک آسمان زندگی می درخشد و به بیداران امید طلوع نور می بخشد. اگر ستارگان نبودند آسمان  شب زمانی بی معنا می شد که هیچ چشمی را خیره نمی کرد. و اگر شهیدان نبودند آسمان زندگی حجمی می شد بهت آور، مجهول، پوچ و میان تهی، خارستانی پوشیده از تیغ های یأس و حرمان. شهیدان معنای زندگی اند، می جاودانگی اند و ستارگان شبهای ما، اگر شهیدان نبودند معمای بهار در آرزویش لاله ها آشکار نمی شد، شهیدان تفسیر رویش لاله هایند، شهیدان شاه غزل بلند صحیفه ی آفرینش اند، غوغای همیشه برای تاریخ هستند که از حلقوم خدا برخاسته اند، گاه که از گرداب هلاکت دنیا سر بر می آوریم می توان به زمزم هایشان گوش سپرد و اگر دل را رها کنیم می توان به فریاد های بلند خدایشان گوش دهیم.

*****

آموخته ام ...

که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر میخواهد ,

فقط دستی است برای گرفتن دست او ,

و قلبی است برای فهمیدن وی

آموخته ام که این عشق است که زخم ها را شفا میدهد نه زمان

آموخته ام که هیچ کس در نظر ماکامل نیست , تازمانی که عاشق شویم

آموخته ام باپول میشود خانه خرید ولی آشیانه نه , رختخواب خرید ولی خواب نه ,

ساعت خرید ولی زمان نه , میتوان مقام خرید ولی احترام نه , میتوان کتاب خرید ولی دانش نه , دارو خرید ولی سلامتی نه , خانه خرید ولی زندگی نه ,

و بالاخره قلب خرید ولی عشق نه ,

(چارلی چاپلین )

*****

شب چو در محراب خون، قندیل ماه آویختند

هاله ای بر گرد وی، از دود آه، آویختند

رشته لعلی، از شهیدستان ما، برداشتند

قدسیان، بر گردن خورشید و ماه آویختند

زین پریشان خانه، از مجموعه اشک نیاز

نقش داغی تازه، بر بال نگاه آویختند

گردن آویز فلک، عقد پرن در هم گسیخت

چلچراغی تازه، در این بارگاه، آویختند

*****

با هم از رگهای درخت بالا می رویم

تو شکوفه می شوی

من جوانه،

تو سیب می شوی

من برگی که سایه بان توست،

تو به شهری دور می روی

و من برگی خشک می شوم، افتاده در پای درخت.

*****

هر قدَر ناله کشیدیم به جایی نرسید

دردِ ما کهنه شد،امّا به دوایی نرسید

چه فغان ها که کشیدیم،کسی گوش نکرد

به همآهنگی ما نیز صدایی نرسید

چه قَدَر شِکوه نماییم ز بخت و ز فلک

جز ز ما بر سرِ ما هیچ بلایی نرسید

گره اندر گره افتاده به کارِ دلِ ما

به مددکاریِ ما عقده گشایی نرسید

ما که از قافله ماندیم مگر وقتِ رحیل

خواب بودیم وَ یا بانگِ درایی نرسید

تا که دل منتظرِ خوانِ فلک شد بر ما

غیرِ خونِ جگر و اشک، غذایی نرسید

صادقان را به جگر داغ سرِ داغ آمد

خاینان را به خدا هیچ بلایی نرسید

حاصلِ ما همه در اِشکمِ شه رفت،ولی

لبِ نانی به لبِ خشکِ گدایی نرسید

در محیطی که به پابوسِ خسان هر چه دهند

سرِ شوریده ما بُد که به پایی نرسید

«بارق» از درد مکن شِکوه که در شهرِ کَران

هر قَدَر ناله کشیدیم به جایی نرسید

کابل اردیبهشت 1334

*****

به نوشتن نامَت بر آینه غبار گرفته اکتفا نکن!

آه!

آینه اگر بخواهد تو را ببینند

چیزی از نام تو نخواهد ماند

*****

مسجد محله ات کجاست؟

خوش به حال او!

مسجدی کنار جاده ام.

در گذشت سالیان سال،

از میان این همه مسافران بی درنگ

تنها نمازِ “زنده باد” را برای من

تو خوانده ای …

*****

پروانه ای در دهانم پیله کرده است که روزی به سوی شکوفه های تو پروازش می دهم.

*****

تو را چون کتابی مقدس

همیشه همراه دارم

و با رجوع گاه به گاه به تو، زنده ام

مرا ببخش ای خاطره مکتوم!

با تو زنده ام

ولی نامت را از چشم دیگران مخفی می کنم

گاه با برگه های روزنامه

و گاه با کاغذ کادویی از نقش رنگارنگ گلها.

*****

به جستجوی تو

نام تمام گلهای بهاری را یاد گرفتم:

سینه ری، اطلسی، اقاقیا، ارغوان، سنبل …

به جستجوی تو

قفسه کتابهای شعرم را می گردم

موسیقی های محبوبم را گوش می دهم

تصویرت کامل نمی شود…

*****

چشمهایت

قفسی نیست که رهایی از آن آزادی باشد

چشمهایت، تنگ بلورینی است که بیرون از آن

خفگی است.

*****

دل تو

دریایی است.

یادگارها برایش،

نامی باشند یا شعری

یا قلعه ای یا قصری،

نقشی ماسه ای هستند

بر کرانه اش.

در تو تنها

کشتی های غرق شده باقی می مانند.

*****

تو را هر روز پیدا می کنم

وقتی پشت چراغ های قرمز از عبورت جا می مانم

وقتی درهای قطاری که در آن هستی به رویم بسته می شود

وقتی در پیاده رو قدم می زنی و سوار اتوبوسم…

*****

این شعر در سال 1878 سروده شده در صورتی که دولت اسرائیل در سال 1948 تشکیل شد.

سرود ملی اسرائیل که نژاد پرستی توش موج میزنه:

تا زمانی که از ژرفای قلب،

روح یک یهودی هنوز در حسرت و آرزو است،

و پیش به سوی "شرق"،

چشمی صهیون را می‌نگرد،

امیدمان هنوز از دست نرفته،

امید دوهزار ساله‌مان،

که ملتی آزاد باشیم در سرزمین مادری خود،

سرزمین صهیون و اورشلیم."

**********

عزیزان جان :

در هر دوره ای و زمانی افکار مختلفی نقش نوک پیکان حرکت مردمی و نوشتار هر عصری را در دست داشته است. تا جایی که اسرائیل هم خود را دوهزار ساله و رستم و سهراب و کوروش و داریوش را مقدس و... میدانند.

 اکنون که در سی و هفتمین سال پس از پیروزی انقلاب با شمایم نمیدانم چگونه از ظلم امروز جامعه جهانی در دوره مدرن و پسامدرن حقیقت را بیرون بکشم و توجیه شویم که غیر از بهای بهشت ازلی وعده داده شده ی باری تعالی همه پوچ است و در راستای بهره برداری قدرتمندان و صاحبان مقام و قدرت و ثروت.

به برکت این انقلاب بسیاری از واژگان معنایی نو یافتند و بسیاری از مفاهیم فراموش شده، حیات دوباره پیدا کردند. امام راحل امت قدس سره به مدد پشتوانه غنی فکری و مبانی نظری خود، که مبتنی بر منابع و متون اصیل اسلامی و به دور از هر گونه شائبه التقاط و خودباختگی بود، در طول حیات پر برکت خود دست به تدوین قاموسی عظیم از مفاهیم اسلامی زد که در سراسر تاریخ حیات فکری، فرهنگی مردم مسلمان ایران بی سابقه بود. زیرا در این قاموس، واژه ها نه در صفحات محدود کتاب بلکه در صفحه ای به گستردگی زندگی اجتماعی، فرهنگی مردم معنا میشد.

در قاموس مفاهیمی که بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران تدوین آن را آغاز کرد، واژه هایی چون جهاد ، شهادت ، امر به معروف و نهی از منکر و... که سالها به فراموشی سپرده شده بودند حیات دوباره یافتند، همچنانکه واژه «انتظار» که سالها با سکون و سکوت ، تحمل ظلم و دم فرو بستن و در یک کلمه، ماندن و در جا زدن به امید برآمدن دستی از غیب ، مراد شمرده میشد مفهومی دیگر یافت و این بار «انتظار» نه به عنوان عاملی برای خاموش ساختن روح سرکش اجتماع بلکه به عنوان ابزاری برای دگرگون کردن وضع موجود و حرکت به سوی آینده موعود به کار گرفته شد.

حضرت امام(ره) با توجه به شناخت عمیقی که از وضعیت اجتماعی، سیاسی مسلمانان در عصر حاضر داشتند احیای هویت اسلامی و بازگشت به خویشتن را تنها راه تجدید عظمت و قدرت اسلام و مسلمانان در جهان دانسته و این موضوع را سرلوحه دعوت خویش قرار دادند:

«من بصراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی با تمام وجود ، برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری میکند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه طلبی و فزون طلبی صاحبان قدرت ، پول و فریب را نگیرد.» (صحیفه نور (مجموع رهنمودهای امام خمینی 1...)، تهران ، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی ،1369 ، ج 20)

پس اگر در دوره ای زندگی میکنیم که هنوز فرزندان این آب و خاک در بیرون وطن اسلامی خون میدهند و سختی و رنج میکشند برای یاری مظلوم در جنگهای نیابتی در سرتاسر دنیا مدافع حرم شده اند، فقط برای گسترش فرش گهربار ظهور مولا و مقتدایی است که با دست با کفایت ایشان (ارواحنافداه) پیروزی نهایی از آن انسان خواهد شد.     

***«اَم حَسبتم اَن تَدخلوا الجنّهَ و لمّا یأتکم مثلُ الذین خَلَوا مِن قبلِکم مَسَّتهم البَأساءُ و الضّراءُ و زُلزلوا حتی یقولَ الرسولُ والذین آمنوا معه متی نصرُ اللهِ اَلا اِنَّ نصرَ اللهِ قریبٌ» (سوره بقره، آیه ۲۱۴)

آیا پنداشتید که داخل بهشت می شوید و حال آنکه هنوز مانند آنچه بر سر پیشینیان شما آمد، بر سر شما نیامده است؟ آنان دچار سختی و زیان شدند و متزلزل شدند، تا جایی که رسول و کسانی که با وی ایمان آورده بودند گفتند: «یاری خدا کی خواهد بود؟» آگاه باش که یاری خدا نزدیک است.

***«الذین قالَ لهم الناسُ انِّ الناسَ قدجمعوا لکم فَاخشوهم فزادَهم ایماناً و قالو حسبُنا الله و نعمَ الوکیل» (سوره آل عمران، آیه ۱۷۳)

… همان کسانی که مردم به ایشان گفتند: «مردم علیه شما گرد آمده اند، پس از آنان بترسید» ولی این سخن بر ایمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را بس است و او بهترین حامی است.»

-        به امید خدا ادامه خواهد داشت...