ابن الرضا ، اگرچه سخت میگذرد برایت، اگرچه لحظه هایت سُرخند و دلگیر، اگرچه دورت حصاری کشیدند تا فاصله ای باشد بین تو و دنیا، اگرچه دستهای «معتمد»ها، تو را پنهان کردند از چشمها؛ تنها از ترس حقیقت محضی که از خانه تو برخواهد خاست تا عدالت را در زمین فراگیر کند، کسی که پاره تن تو بود و وارث بعد از تو! عزیز زکی ، سایه ات را از سرِ زمین مگیر! که عالمی چشم انتظار توست...
آقا جان در سوگ عزای پدرجان ، ما را شریک غم خود بدانید...