در عصر تاریکی اروپا ، مسلمانان از متمدن ‌ترین کشورهای آن عصر محسوب میشدند، به ‌طوریکه در قرون نهم، دهم و یازدهم شهرت فوق‌ العاده ‌ای داشتند و غربیها سعی میکردند از دستاوردهای فرهنگی مسلمانها آگاه شوند. به ‌طور مثال میتوان از شخصی به نام ژربر (Gerber) سخن گفت که در سال ۱۰۰۳ میلادی فوت کرد و تقریباً معاصر با ابن سینا بوده. ژربر یک روحانی فرانسوی بود که پس از اتمام تحصیلاتش در فرانسه به اسپانیا سفر کرد و نزد مسلمانها عربی ‌آموخت و به فن ترجمه مسلط شد. ژربر با بعضی دستاوردهای مسلمانها از جمله هندسه، هیئت و... آشنا ‌شد و پس از آن به سرزمینهای مسیحی بازگشت و به آن اندازه پیشرفت کرد که به بزرگترین شخصیت سرزمینهای غربی زمان خود تبدیل شد و به مقام پاپی رسید. این بهترین نمونه برای توصیف وضعیت آن زمان است که مقام اول سیاسی، مذهبی و اداری جامعه‌ی غربی، در اختیار شخصی قرار گرفت که در جامعه‌ی مسلمین پرورش یافته و با دستاورد‌های تمدن مسلمانان آشنا بوده است.

از آن دوره به بعد، ما با یک رخداد خصمانه‌ای روبرو میشویم. یعنی جنگهای صلیبی که از اواخر قرن یازدهم میلادی شروع میشود و در انتهای قرن سیزدهم پس از دویست سال به اتمام میرسد. در عرض دویست سال، هفت لشکرکشی مهم انجام گرفته است که البته علاوه بر این تهاجم و تخاصم و تقابلها، نوعی تعامل هم وجود داشته است. یعنی آنها با هر حمله، سعی میکردند مطلبی از شرق یاد بگیرند. غربیها سعی داشتند از دانشگاهها و مدارس اسلامی به ‌خصوص از دارالحکمه ‌ی قاهره و مدرسه ‌ی نظامیه بغداد تقلید کنند. این تقلید حتی در لباس و نحوه‌ ی پوشش معلمان نیز وجود داشته است. افرادی از غرب به مناطق آسیای صغیر میروند و به جمع‌آوری کتاب میپردازند و افراد دیگری به طب اسلامی توجه دارند و بعضیها هم به مکانیک (علم الحیل) یا رشته ‌های دیگر علاقمند میشوند. این امر در فلسفه نیز به شکل ویژه‌ای وجود دارد. غرب در ابتدا متوجه ابن سینا میشود و از افکار او به اقتباس میپردازد. آنقدر تعداد این اقتباسها در قرن دوازدهم میلادی زیاد است که میتوان از یک ابن سینای لاتینی ‌شده صحبت کرد، یعنی ابن سینای مجهول. شاید این توجه به این دلیل باشد که غربیها در قرون وسطی تحت فشار بودند و عقاید خود را گاهی نمیتوانستند صریح بیان کنند، در نتیجه گاهی نظراتشان را به اسم ابن سینا عنوان میکردند.

 این تاثیر از تمدن اسلامی به اندازه‌ای زیاد است که آلبرت کبیر (Albert der Große) از اساتید بزرگ آلمانی ‌الاصل که در فرانسه تدریس میکرد، به افکار ابن سینا علاقمند شده است و به شاگردانش اصرار میکند که علیرغم مسلمان بودن ابن سینا، آثار او را بخوانند. یکی از شاگردان آلبرت کبیر، توماس آکوینی (Thomas d'Aquin) است. او یکی از بزرگترین متکلمهای مسیحی است که اولین کتابش را که رساله‌‌ پایانی تحصیلی او محسوب میشود با عنوان وجود و ماهیت، در سنت ابن سینا تألیف کرده است و...

دکتر کریم مجتهدی، چهره ماندگار علمی کشور