تاملی مهم در حلقات پنجگانه از انقلاب اسلامی تا تمدن نوین اسلامی

( بخش دوم )

یادآوری از بخش اول :

-         (1) مرحله انقلاب اسلامی :

1-   نسبت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی

2-   گستره دین: دین حداقلی و دین حداکثری.

3-   راهبرد تحقق بسته دین؟ تبلیغ یا تشکیل نظام اسلامی.

-          (2) مرحله نظام اسلامی :

شکل گیری هندسه عمومی جمهوری اسلامی.

سیدجمال در برابر غرب دفاع نکرد، حمله کرد!

-          (3) مرحله دولت اسلامی :

1-   در مورد دولت اسلامی تعاریف مختلفی وجود دارد.

2-   در دولت اسلامی یکسری ارکان وجود دارد که غیر قابل تغییر است.

3-   در دوره دولت اسلامی به دو چیز نیاز داریم. فاعل و عامل.

4-   دومین نکته بعد از تولید فکر، کاربست الگو در عرصه زندگی است،

5-   هر پارادایم زمانی حاکم می‌شود که بتواند پارادایم قبلی را شکست دهد.

6-   نهضت ملی برای گفتگوی علمی تنها راه برون رفت از مشکلات.

**********

7-   شگفتا، آیا خلافت با رفاقت و خویشی هم می شود؟

چنانچه در تبیین مرحله دولت اسلامی بیان شد دو موضوع دولتمرد تراز و نیز نرم افزار اداره کشور، اصلیترین موضوعات این مرحله است. در ارتباط با دولتمرد تراز به موضوع عدالت در گزینش سیاسی اشاره میشود. آنچه در گزینش سیاسی مد نظر است آنکه:

الف- فرآیند سازمانی به جای گزینش شخصی:

آیا گزینشها، جذب و به کارگیریها در یک فرآیند سازمانی صورت میگیرد و یا آنکه بر اساس شناختها و روابط شخصی است؟ علی (علیه السلام) در این خصوص میفرمایند: در کار کارگزارانت بنگر و پس از آزمایش به کارشان برگمار ، نه به سبب دوستى با آنها. و بى ‏مشورت دیگران به کارشان مگمار ، زیرا به رأى خود کار کردن و از دیگران مشورت نخواستن ، گونه‏ اى از ستم و خیانت است. کارگزاران شایسته را در میان گروهى بجوى که اهل تجربت و حیا هستند و از خاندانهاى صالح ، آنها که در اسلام سابقه‏ اى دیرین دارند.

پیامبر خدا (صلوات الله علیه) در این خصوص فرموده‌اند: "هر کس از میان گروهی یکی را به کار بگمارد؛‌ در حالیکه فردی بهتر از او که بیشتر مورد پسند خداست در میان آنان وجود داشته باشد، به خدا،‌ پیامبر و مومنان خیانت کرده است" (میزان الحکمه، ج 10،‌ص 741)

ب- ویژگیهای اکتسابی به جای ویژگیهای انتسابی:

آیا در گزینشها، ویژگیهای اکتسابی مدنظر است و یا ویژگیهای انتسابی و خاستگاه طبقاتی؟ علی (علیه السلام) در این خصوص میفرمایند: «لا تقبلن فی استعمال عمالک و امرائک الا شفاعه الکفایه والامانه‏».

در به کار گماشتن عامل و کارگزار، هیچ توصیه‏اى را مپذیر و تنها لیاقت و امانتدارى را مدنظر داشته باش.

8-   ویژگیهای لازم جهت احراز مناصب حکومتی

1- باور به گفتمان خودی:

کسی که در مسند مسئولیت در نظام اسلامی قرار میگیرد میباید تعلق خاطر فکری و قلبی کامل به گفتمان خودی داشته باشد و هم از حیث نظری و هم از حیث قلبی و نیز رفتاری وابستگی به رقیب دشمن نداشته باشد. علی (علیه السلام) در بیانی زیبا در این خصوص به مالک مینویسند: بدترین وزیران تو ، وزیرى است که وزیر بدکاران پیش از تو بوده است و شریک گناهان ایشان. مبادا که اینان همراز و همدم تو شوند، زیرا یاور گناهکاران و مددکار ستم پیشگان بوده‏اند. در حالیکه ، تو میتوانى بهترین جانشین را برایشان بیابى از کسانیکه در رأى و اندیشه و کاردانى همانند ایشان باشند ولى بار گناهى چون بار گناه آنان بر دوش ندارند، از کسانیکه ستمگرى را در ستمش و بزهکارى را در بزهش یارى نکرده باشند. رنج اینان بر تو کمتر است و یاریشان بهتر و مهربانیشان بیشتر و دوستیشان با غیر تو کمتر است. اینان را در خلوت و جلوت به دوستى برگزین .(نامه 53)

2-  علم و دانش در خصوص حوزه مسئولیت.

در حدیثی بسیار مهم از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که فرموده‌اند: "از نظر من فرق نمیکند که کار را به خائن واگذار کنم یا به ناشی و نا وارد."! (تحف العقول، ص 367).

3- تجربه کاری.

علی(علیه السلام) در نامه به مالک اشتر با تاکید بر لزوم تجربه مندی در امور میفرمایند: افراد با تجربه را به عنوان کارگزار انتخاب نما (نهج البلاغه، نامه 53) و نیز فرمودند: «رای و اندیشه پیر مرد را در جنگ  و هر کاری از صلابت و دلاوری جوان بیشتر دوست دارم» (حکمت 83)

4- سعه صدر:

آله الرئاسه سِعَهُ الصَدر (نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 176).

5-  شجاعت :

باید که برگزیده‏ترین وزیران تو کسانى باشند که سخن حق بر زبان آرند ، هر چند ، حق تلخ باشد و در کارهایى که خداوند بر دوستانش نمى‏پسندد کمتر تو را یارى کنند، هر چند، که این سخنان و کارها تو را ناخوش آید. (نامه 53)

 و در بیان ویژگیهای دولتمرد اسلامی به «باور به گفتمان خودی» اشاره شد. بر این اساس از منظر رهبری، طیف بندی نیروهای سیاسی ارایه میگردد:

الف- معتقدان:

الف-۱: معتقدان موافق.

الف-۲: معتقدان منتقد.

ب- غیر معتقدان:

ب-۱: غیر معتقدان خاموش.

ب-۲: غیرمعتقدان معارض.

9-   ویژگیهای لازم جهت احراز مناصب حکومتی .

6- داشتن پشتکار و دوری از تنبلی:

امیرالمومنین علی(علیه السلام) چنین سفارش کرده‌اند: لا تتکل فى امورک على کسلان (میزان الحکمه،ج 8, ص 393) «در کارهای خود بر افراد سست و تنبل تکیه مکن» ایشان در نامه 61 ضمن توبیخ کمیل بن زیاد که فرماندار منطقه "هیت" بود به خاطر سستی در انجام وظایف محوله به وی نوشتند: "به کمیل پسر زیاد نخعى به سبب وانهادن مسوولیت خود در برابر دشمن و پرداختن به تاراج قرقیسا اما بعد ، بیگمان این روش که مرد ماموریت و مسوولیت خویش را تباه کند و درگیر کارى دیگر شود که مسوولیت آن را ندارد ، سند ناتوانى به شمار آید و بیانگر اندیشه‏اى ویرانگر باشد. اقدام تو به تاراج قرقیسا و وانهادن مرزهایى که مسوولیتش را به تو سپرده بودیم ، در حالیکه براى دفاع از آن نقاط و راندن دشمن ، در آنجا نیرویى نبود ، جز پراکندگى اندیشه نباشد. مسلم است که تو با این کار دشمانت را پلى شده‏اى که تاراج دوستانت را فرصت یابند، با شانه‏هایى نااستوار و پیرامونى بیشکوه ، بى ‏آنکه رخنه‏ى مرزى را فروبندى یا شوکت دشمن را در هم بشکنى ، نه نیاز شهروندانت را برآورده‏اى و نه انتظار فرمانده خویش را پاسخى در خور داده‏اى.

7- ساده زیستی:

علی (علیه السلام) فرمود: إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ اَلْعَدْلِ أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ اَلنَّاسِ کَیْلاَ یَتَبَیَّغَ بِالْفَقِیرِ فَقْرُهُ. خداوند بر پیشوایان دادگر مقرر فرموده که خود را در معیشت با مردم تنگدست برابر دارند تا بینوایى را رنج بینوایى به هیجان نیاورد و موجب هلاکتش گردد.

در عبارت دیگری نیز میفرمایند: ولکن یجب علی ائمة الحق ان یعتدوا انفسهم من ضعفة الناس لئلا یطغی الفقیر فقره» بر امامان حق لازم است در طعام مانند مردمان عاجز و ضعیف باشند تا فقر باعث طغیان فقراء نشود، هر وقت فقر به آنها فشار آورد بگویند: بر ما چه باک سفره امیرالمؤمنین نیز مانند ماست. از این عبارات به وضوح به دست میآید که ساده زیستی نه یک امر مستحبی و فضیلت بلکه یک واجب است.

به نظر حقیر این سخنان به این معنا نیست که نمیتوان از میان طبقه متمول، به انتخاب دولتمرد دست زد اما بی شک در مقام تصدی مسئولیت، فرد مسئول باید سطح زندگی خود را با زندگی طبقه پایین جامعه هماهنگ کند و به نظرم این یکی از شروط پذیرش مسئولیت باید باید باشد.

ادامه دارد ان شاءالله...

به قلم دکتر فرزاد جهان بین