دین می‌تواند بالاترین نقش را در عقلانیت یک تمدن ایفا کند.

تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی

شرحی از بیانات آیت الله مصباح یزدی در دیدار دبیرخانه دائمی همایش ملی تمدن نوین اسلامی دانشگاه شاهد

   عصاره بسیاری از سوالات و مسائل امروز در علوم انسانی است و در بحثهای نظری علوم اجتماعی ، تاریخ کشور و انقلاب را صاحبنظران برای آن، جواب واحد و مورد اجرا ندارند ولی همت بلند شما باعث میشود که هر حرکتی را از صفر شروع کرد و انشاء الله با همت و سرعت، مباحث مورد نظر تحقیق و انجام شود و پاسخ نسبتاً مطلوبی برای این سئوالات ترتیب داده شود. مسائل علوم اجتماعی و نظیر این علوم مشکلاتی دارند که مشترک است اما در علوم طبیعی این اشکالات کمتر یافت میشود، یعنی همه موضوعاتی که در ریاضیات بحث میشود بر اساس نظریه مورد قبول بین المللی تعریف شده است یا تعریف میشود و در تعریف آن اختلافی یافت نمیشود.

   رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: در علوم طبیعی هم کمابیش همینطور است و در دسته بندی پرندگان و چرندگان مقداری اختلاف وجود دارد که خیلی زیاد نیست، اما در علوم انسانی و اجتماعی اختلافات زیادی وجود دارد. استاد حوزه علمیه دامنه اختلافات در تعاریف علوم انسانی را گسترده دانست و تاکید کرد: گاهی اوقات گوینده یک لفظ را در بیانش به کار میبرد ولی شنونده برداشت دیگری از این لفظ میکند. ایشان تعریف واژه تمدن و رابطه‌اش با فرهنگ را موضوع مورد مناقشه کارشناسان دانست و با ذکر مثالی در این زمینه اظهار داشت: در کنفرانسی که در بیروت شرکت کرده بودم متخصصان، تمدن و فرهنگ را به یک معنا میدانستند و بنده بحثی را در آنجا مطرح کردم که چه تفاوتهایی میشود بین اینها قائل شد.

   به اعتقاد آیت‌الله مصباح یزدی، اختلافات شدید و تفاوتهای فراوانی بین تمدن و فرهنگ وجود دارد و بخشی از ابهامها از این جا نشات میگیرد که خود فرهنگ تعریف واحدی ندارد. بعضی از کارشناسان نقل کرده اند که فرهنگ بیش از ۵۰۰ تعریف دارد. این نشان میدهد که تعریف روشنی از فرهنگ وجود ندارد. در ادبیات ما فرهنگ به معنایی است که اگر کسی در زمینه اخلاق و ادب ضعف داشته باشد میگویند بی‌فرهنگ است.

   آیت‌الله مصباح یزدی تعریف جدیدی از تمدن پیشنهاد کردند و گفتند: تمدن مفهومی است که از ویژگیهای کلان زندگی انسانهایی حکایت میکند که نوعی وحدت ارگانیگ و اندامواره برای خود قائل هستند و برای رفع نیازها و دفع خطرها و ارتقای بهره‌ها و رسیدن به آرمانهای والا تلاشهای برنامه‌داری انجام میدهند و برای رسیدن به اهدافشان از انواع نعمتها استفاده میکنند و در واقع چتری است که بر همه فعالیتهای اجتماعی سایه میافکند و از نوعی ثبات برخوردار است. استاد با بیان اینکه تمدن یک مساله شخصی نیست، تاکید کردند: دین میتواند شخصی باشد و یک نفر در عالم اعتقاداتی داشته باشد و رفتاری انجام دهد اما تمدن، مال زندگی اجتماعی و مدینه است.

   تمدن به زمانی تعلق میگیرد که انسانها با هم زندگی میکنند نه زندگی‌ای که کوچ نشینی و بیابانگردی باشد. بنابراین انسانهای اولیه که بیابانگرد یا جنگل نشین بودند را نمیشود در این تعریف آورد. وقتی به زندگی انسانها تمدن میگویند که جای ثابتی داشته باشند و زندگی اجتماعی آنها ثبات داشته باشد. این نوع زندگی مبتنی است بر اینکه هر کدام از انسانها نیروی مستقل باشند و نوعی وحدت ارگانیگ و اندامواره بین خودشان قائل باشند. اندامها هیچ شباهتی با هم ندارند اما همه اعضا با هم کمک میکنند تا یک انسان رشد کند.

آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه چهار عامل باعث حرکت اجتماعی میشود، اظهار داشت:

عامل اول نیازهایی است که احساس میکنیم و این نیازها به انسان فشار میآورد.

   ایشان دفع خطرها را دومین عامل حرکت اجتماعی دانست و افزود: انسانهایی که در جنگل زندگی میکردند با حیوانات وحشی سروکار داشتند و در برخی موارد افراد بزهکار یا خطرات طبیعی مثل سیل، زلزله و... زندگی انسان را تهدید میکند و هر فردی به تنهایی نمیتواند این خطرات را دفع کند. فلذا، دسته دیگری از خواسته‌ها در انسان شکل میگیرند که جنبه ثانوی دارند، یعنی انسان دوست دارد این طور باشد و اگر این خواسته‌ها نباشد، انسان نابود نمیشود. که در سومین عامل، انسان میخواهد زندگی‌اش ارتقا یابد و بهره‌های بیشتری از زندگی‌اش ببرد.

   آیت‌الله مصباح یزدی، رسیدن به آرمانها را چهارمین هدف زندگی اجتماعی ذکر کرد و گفت: انسانهای پیشرفته میخواهند آرمانی زندگی کنند. آنهایی که دنبال سعادت اخروی هستند و یا آنهایی که معتقد به خدا و قرآن نیستند در همین زندگی دارای آرمانهایی هستند.

   رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تاکید کرد: این اهداف در صورتی تامین میشود که کار دسته جمعی انجام شود. اگر هر کدام از افراد جامعه برای خودشان کار کنند به این اهداف نمیرسند کما اینکه آرمانهای آنها هم زمینه فکری میخواهد. باید عقل و یا راههای دیگر همچون وحی را به کار گرفت تا آرمانها را انتخاب کرد. تقسیم کار از الزامات زندگی اجتماعی است و هر گروهی از انسانها باید یک بخشی از این نیازها را عهده دار شوند تا بهتر پیشرفت کنند. اینجاست که تمدن با فرهنگ ارتباط پیدا میکند.

   آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه باورها و ارزشها دو شاکله فرهنگ را تشکیل میدهند، تصریح کرد: سه مولفه اصلی را میتوانیم برای تمدن قائل شویم؛ اول زندگی اجتماعی، دوم اعتقاد به نوعی وحدت میان این کثرتها و سوم، در عین وحدت باید کارها را تقسیم کرد. هر کسی باید مسئولیت خودش را داشته باشد و اگر قرار باشد همه در کارهای هم ورود کنند تمدن شکل نمیگیرد. رابطه دین و فرهنگ خیلی به هم نزدیک است، از همان جا که فرهنگ با تمدن ارتباط پیدا میکند دین هم با تمدن ارتباط پیدا میکند. و به مراتب وحدت در جامعه و وحدت در اعتقادات دینی اشاره کرده و گفتند: همه مسلمانان با فرقه‌های مختلفی که دارند در یک دین هستند، حتی برخیها دیگران را تکفیر میکنند اما در یک دین هستند ولی وحدت قویتر، وحدت در یک مذهب است و در همین مذهب آنهایی که گرایشهای نزدیکتری دارند وحدت قویتری دارند.

   ایشان ادامه داد: در دوران حکومت پیامبر اسلام(ص) این طور نبود که هیات دولت ۳۰ نفر داشته باشند و هر کدام از وزرا، معاونان و دستگاههای اداری داشته باشند. حکومت اسلامی زیر نظر ۳ نفر (حاکم، قاری و خزانه‌دار) مدیریت میشد اما همانطور که جوامع گسترده‌تر و پیچیده‌تر شد تشکیلات هم احتیاج به توسعه دارد. رابطه فرهنگ و تمدن را به این صورت میشود تنظیم کرد که فرهنگ بیشتر به جنبه نرم افزاری میپردازد و تمدن به سخت افزاری. به عبارتی دیگر مسائل فرهنگی بیشتر ذهنی و روحی است اما نمود آنها در جامعه در شکل موسسات عینی تشکیل میشود. این دو با هم توام هستند اما ممکن است فرهنگی در جامعه باشد ولی هنوز به عینیت کامل نرسیده باشد. اول باید فکر اسلامی را توسعه دهیم و نیروی انسانی را تربیت کنیم که این فکر را داشته باشند و بپذیرند و رای بدهند و با آن مخالفت و کارشکنی نکنند و بعد اینها را پیاده کنیم.

   گاهی حتی در تعریف دین اختلاف پیش میآید، بعضیها میگویند دیندار کسی است که معتقد به خدا باشد. البته دین بی‌خدایی و انسان پرستی هم داریم. صرفنظر از تعریف عالم، تعریف معروف در جامعه شناسی این است که کسانی که اعتقاد به خدا دارند دیندار هستند، ولو اینکه به دستورات دین عمل نکند. در مقابل آن تعریف دیگری بیان میشود که دیندار کسی است که رفتارهای دینی از قبیل نماز خواندن و روزه گرفتن و... داشته باشد.

   ایشان تعریف مطلوب دین را نگاه جامع به آن دانست و ادامه داد: این نگاه، دین را یک شجره میبیند که ریشه، تنه، شاخ و برگ و حتی میوه را در بر میگیرد. این دین، اخلاق و اعتقادات و احکام فردی و اجتماعی را شامل میشود و فداکاری و ایثار هم جزو آن است. تمدن از اول اعتقاد به وجود خدا شروع میشود؛ یعنی کل فرهنگ برای تمدن، ریشه است. ایشان نمودهای عینی را جزو تمدن دانسته و تاکید کردند: مدارس، مساجد، دستگاههای اداری، ارتش و همه چیزهایی که برای مدیریت کشور لازم است، عینیتش جزو تمدن است اما اینکه چگونه باید انتخاب شود جزو فرهنگ است. توجه به اینها باعث شود از خیلی اختلافات و مغالطه جلوگیری شود.

   رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در پاسخ به این سئوال که تمدن را چگونه میشود، عقلانی دانست؟ اظهار داشت: یکی از مولفه‌های تمدن تلاش برای رفع نیازها، دفع خطرها، ارتقای بهره‌ها و تحقق آرمانهاست. ایشان با بیان اینکه همه اینها احتیاج به نوعی شناخت دارد، تصریح کرد: اگر این شناختها بر اساس منطق عقلانی صحیح بود، آنچه بر اینها مترتب بود عقلانی میشود اما اگر بر اساس خرافات و اوهام و اساطیر مبتنی بود عقلانی نیست. ما خیال میکنیم وقتی در کشور ۸۰ میلیونی زندگی میکنیم کسی وجود ندارد که زندگی‌اش خرافی باشد ولی غافل هستیم که کشورهایی هستند که زندگی صدها میلیون نفر آن مبتنی بر خرافات است. و با اشاره به سفری که به هندوستان داشتند اظهار کردند: در یکی از شهرهای هندوستان همراه یکی از طلبه‌های هندی قدم میزدیم، که هوا ابری شد و باران گرفت. یکی از هندوها سرش را بالا کرد و چیزهای تندی گفت. به طلبه هندی گفتم آن مرد چی میگفت: عرضه داشت که به خدای باران فحش میدهد که وقتی احتیاج به باران داشتند باران نفرستاد ولی وقتی محصولات را درو کردند باران فرستاد و محصولات خراب میشود.

   فلذا تمدن مبتنی بر این افکار نمیتواند عقلانی باشد، این مملکت ۱٫۵ میلیارد جمعیت دارد که اکثریت آنها جزو نجسها هستند و طبقات ممتاز جامعه با آنها هم غذا نمیشوند و اینها حق ندارند تحصیلات و پستهای عالی در کشور داشته باشند. چنین تمدنی نمیتواند تمدن عقلانی باشد. تمدن وقتی عقلانی است که مبانی فکری که زیرساخت و ریشه‌های آن را تشکیل میدهد مورد تائید عقل باشد، اما اگر چیزهایی بود که دلیل عقلانی ندارد و خیالات و اوهام است، تمدن عقلانی نیست. و با اشاره به یافته‌هایی که ما برای دین قائل هستیم، تاکید کردند: حقایقی که عقل توان درکش را ندارد، دین از راه وحی برای ما مشخص میکند. اینها موافق عقل است و ارزش اجتماعی آن از داده‌های عقلانی ما بهتر است چون وحی اشتباه ندارد.

   آیت‌الله مصباح یزدی افزود: دین میتواند بالاترین نقش را در عقلانیت یک تمدن ایفا کند؛ البته اگر دین، صحیح باشد. و اصلاح مبانی فکری، قدم اول رسیدن به تمدن اسلامی است. برای تمدن صحیح اسلامی اول فرهنگ صحیح اسلامی، بعد اعتقادات صحیح و سپس سایر علومی که میتواند در رسیدن به اهداف کمک کند، نیاز است. فرهنگ عنصر اصلی انقلاب اسلامی است. با توجه به چهار مولفه‌ای که در زندگی اجتماعی گفته شد، جهت حرکت علمی و آموزشی و فرهنگی کشور مشخص میشود. از یک طرف باید نیازهای فیزیولوژیکی مردم تامین شود و از سوی دیگر خطرها دفع شود. اگر کشوری نتواند از خودش دفاع کند حذف میشود، و به همین دلیل است که مقام معظم رهبری بر تقویت بنیه دفاعی تاکید دارند.

   ایشان اضافه کرد: چیزهایی که خوابش را نمیدیدیم در انقلاب اسلامی به وقوع پیوست. همینکه جرات میکنند که بگویند اگر زیر برجام بزنند ما آمادگی داریم آنها را غافلگیر کنیم، یک مرحله مهم است. روزگاری بود که پزشکان ما جرات نداشتند یک عمل جراحی را در کشور انجام بدهند و چند تا از مراجع برای عمل چشم به اروپا رفتند. الان از کشورهای دیگر برای معالجه به ایران میآیند. پیشرفتهایی در انقلاب اسلامی داریم که خیلیها بی‌انصافی میکنند و آنها را نادیده میگیرند. همه این پیشرفتها به برکت انقلاب اسلامی است والا جبهه ملی هرگز نمیتوانست این دستاوردها را داشته باشد.

   رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تاکید کرد: در جنگ ۸ ساله که دست خالی و پابرهنه بوده‌ایم تمام قدرتهای برجسته دنیا با ما دشمنی کردند. در این شرایط، باقی ماندن نظام، خودش برای اثبات عظمت نظام و تمدن کافیست و اگر ما از رهبریهای حکیمانه رهبری قدردانی میکردیم خیلی سریعتر موفق میشدیم.

   آیت‌الله مصباح یزدی با بیان اینکه اگر به دشمنان اعتماد نمیکردیم خیلی سریعتر پیشرفت میکردیم، افزود: میراث دوران ستمشاهی این است که حتی خواص ما را خودباخته بار آورده بود. شعار بارز امام که «ما می‌توانیم» فعال و اثرگذار بود ولی بسیاری از خواص ما بهره کافی از این شعار نبردند. خیلیها ته دلشان میگویند انبری که برای دندان کشیدن لازم است از آلمان وارد میشود یا سوزن خیاطی از خارج میآید. رزم‌آرا هم همینها را میگفت. ما باور نمیکردیم که میتوانیم، به خاطر اینکه اسلام را به خصوص عوامل فوق طبیعی آن را باور نکردیم. مقام معظم رهبری در جلسه‌ای که با ایشان داشتیم فرموده بودند که دوران انقلاب هر روزش معجزه بود. این مساله هنوز وجود دارد ولی ما باورمان نمیشود و چسبیدیم به اینکه آمریکا و انگلیس کجا از ما حمایت کنند.

علی لعنت الله علی القوم الظالمین