یا حق

با مهدویت در راستای تمدن نوین اسلامی برای ایجاد حکومت کامل الهی

     اصل مهدویت مورد اتفاق همه مسلمانهاست. ادیان دیگر هم در اعتقادات خودشان، انتظار منجی را، در نهایتِ زمانه دارند. آنها هم در یک بخش از قضیه، که معرفت به شخص منجی است، دچار نقصِ معرفتند. شیعه، با خبرِ مسلم و قطعی خود، منجی را با نام، با نشان، با خصوصیات، با تاریخ تولد، میشناسد.(1)

خصوصیت اعتقاد ما شیعیان این است که این حقیقت را در مذهب تشیع از شکل یک آرزو، از شکل یک امر ذهنی محض، به صورت یک واقعیت موجود تبدیل کرده است. حقیقت این است که شیعیان وقتی منتظر مهدی موعودند، منتظر آن دست نجات‌بخش هستند و در عالم ذهنیات غوطه نمیخورند؛ یک واقعیتی را جستجو میکنند که این واقعیت وجود دارد. حجّت خدا در بین مردم زنده است؛ موجود است؛ با مردم زندگی میکند؛ مردم را میبیند؛ با آنهاست؛ دردهای آنها، آلام آنها را حس میکند. انسانها هم، آنهائی که سعادتمند باشند، ظرفیت داشته باشند، در مواقعی به‌ طور ناشناس‌ او را زیارت‌ میکنند. او وجود دارد؛ یک انسان واقعی، مشخص، با نام معین، با پدر و مادر مشخص و در میان مردم است و با آنها زندگی میکند. این، خصوصیتِ عقیده‌ی ما شیعیان است.

     آنهائی هم که از مذاهب دیگر این عقیده را قبول ندارند، هیچوقت نتوانستند دلیلی که عقل‌پسند باشد بر رد این تفکر و این واقعیت، اقامه کنند. همه‌ی ادله‌ی روشن و راسخ که بسیاری از اهل سنت هم آن را تصدیق کرده‌اند، به طور قطع و یقین از وجود این انسان والا، این حجّت خدا، این حقیقت روشن و تابناک -با همین خصوصیاتی که من و شما میشناسیم- حکایت میکند و شما در بسیاری از منابع غیر شیعه هم این را مشاهده میکنید.

فرزند مبارک و پاکنهاد امام حسن عسکری (علیه الصّلاة و السّلام)،  تاریخ ولادتش معلوم است، مرتبطینش معلومند، معجزاتش مشخص است و خدا به او عمر طولانی داده است و میدهد. و این است تجسّد آن آرزوی بزرگ همه‌ی امم عالم، همه‌ی قبائل، همه‌ی ادیان، همه‌ی نژادها، در همه‌ی دوره‌ها. این، خصوصیت مذهب شیعه در باره‌ی این مسئله‌ی مهم است.(2)

این عقیده (ظهور مهدی موعود عجّل الله تعالی فرجه الشریف) که همه‌ی مسلمانان هم به آن معتقدند، مخصوص شیعه نیست. البته در خصوصیات و جزئیاتش، بعضی فِرَق، حرفهای دیگری دارند؛ اما اصل اینکه چنین دورانی پیش خواهد آمد و یک نفر از خاندان پیامبر چنین حرکت عظیم الهی را انجام خواهد داد و «یملأ اللّه به الارض قسطاً و عدلاً کما ملئت‌ جوراً و ظلماً» ، بین مسلمانان متواتر است. همه، این را قبول دارند.(3) اعتقاد به ظهور مهدی در دورانی از تاریخ، مخصوص شیعه نیست؛ همه‌ی مسلمانان، اعم از شیعه و سنّی به این معنا معتقدند؛ بلکه غیر مسلمانان هم به یک صورت معتقدند. منتها امتیاز شیعه در این است که این شخصیت نجات‌بخش بشریت را با نام و نشان و خصوصیّات میشناسد و معتقد است او همواره برای دریافت دستور الهی، حاضر و آماده است. هر وقت پروردگار عالم به او دستور دهد، او آماده‌ی شروع آن کار عظیمی است که بناست بشریت و تاریخ را متحوّل کند. آنچه ما به عنوان یک درس و تعلیم معرفتی و عملی از این قضیه باید بگیریم، مهمّ است.(4)

     اجمال مسأله‌ی حضرت مهدی (علیه‌الصّلاة والسّلام) در اسلام این است که، همه‌ی فرقه‌های اسلامی - چه شیعه و چه سنی- متفقند که در پایان دوره‌ی جهان، یک دوره‌ای وجود خواهد داشت که در آن یک حکومت الهی کامل و جامع با سیطره‌ی بر شرق و غرب عالم به عنوان حکومت مهدی تشکیل خواهد شد؛ و در این دوران احکام اسلامی به طور کامل و جامع اجرا خواهد شد؛ و این بدین معناست که تا قبل از دوران حضرت مهدی (علیه‌الصّلاة والسّلام) اسلام به صورت کامل و جامع در سطح جهانی پیاده نشده است. نه اینکه در سطح دل یک انسان یا زندگی یک جامعه در ابعاد متعدد هم اسلام پیاده نشده، بلکه بدین معنا که مقصود و هدف اصلی پیغمبر اسلام و همه‌ی نبوّتها که بازسازی عالم و بازسازی انسان و رفع ظلم و رفع کفر و مقابله‌ی با نفاق و غلبه‌ی جنود رحمان بر جنود شیطان است، جز در زمان آن حکومت تحقق پیدا نخواهد کرد و تحقق پیدا نکرده است؛ و این همان مطلبی است که امام بزرگوار ما که گذشته از جنبه‌ی شخصیت سیاسی جهانی یک متفکر و حکیم برجسته‌ی اسلامی هستند، تاکنون چند مرتبه تکرار کردند و در گوشه و کنار در بعضی کشورهای اسلامی ایادی دست نشانده‌ی حکومتها روی این مسأله جنجال کردند که چرا شما میگوئید که هدف از بعثت خاتم الأنبیاء(ص) تاکنون محقق نشده، و حقیقت این است که این هدف محقق نشده. اگر محقق شده بود، امروز در دنیا باید ظلم و تبعیض و کفر و فساد و جهل و این همه نابسامانی وجود نمیداشت. چون هدف پیغمبر به تصریح آیه‌ی قرآن «لیظهره علی الدین کله» این است که آئین نبوی و الهی بر همه‌ی جوامع و بر همه‌ی برنامه‌ها و آئینهای دیگر غلبه پیدا کند و ما به وضوح می‌بینیم که این کار نشده.(5)

معنای انتظار فرج در بیانات رهبر انقلاب(مدظله العالی)

     حضرت آیت الله خامنه‌ای فرج را به معنای گشایش میدانند و انتظار فرج را به معنای انتظار گشایش، که این انتظار گشایش مصداقهای مختلفی دارد، یکی از آنها انتظار فرج نهایی است (ظهور حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف) و آن عبارت است از: گره و عقده دانستن وضعیت موجود در دنیای واقعی، قبول نکردن و رد آن و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب که به دست حضرت صاحب (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)  تحقق پیدا خواهد کرد. و دیگری انتظار فرج در همه مراحل زندگی فردی و اجتماعی است و آن عبارت است از اینکه انسان بداند هر بن بستی در زندگی روزمره‌ی او  قابل گشودن است.

     یک نکته در باب مسئله‌ی مهدویت این است که شما در آثار اسلامی، در آثار شیعی میبینید که از انتظار ظهور حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) تعبیر شده است به انتظار فرج. فرج یعنی چه؟ یعنی گشایش. کِی انسان انتظار فرج دارد؟ انتظار گشایش دارد؟ وقتی یک فروبستگی‌ای وجود داشته باشد، وقتی گره ای هست، وقتی مشکلی هست. در زمینه‌ی وجود مشکل، انسان احتیاج پیدا میکند به فرج؛ یعنی سرانگشتِ گره‌گشا؛ بازکننده‌ی عقده‌های فروبسته. این نکته‌ی مهمی است. معنای انتظار فرج به عنوان عبارة اخرای انتظار ظهور، این است که مؤمنِ به اسلام، مؤمنِ به مذهب اهلبیت (علیهم‌السّلام) وضعیتی را که در دنیای واقعی وجود دارد، عقده و گره در زندگی بشر میشناسد. واقعِ قضیه هم همین است. منتظر است که این فروبستگیِ کار بشر، این گرفتاری عمومی انسانیت گشایش پیدا بکند. مسئله، مسئله‌ی گره در کار شخص من و شخص شما نیست.

      امام زمان (علیه الصّلاة و السّلام) برای اینکه فرج برای همه‌ی بشریت به وجود بیاورد، ظهور میکند که انسان را از فروبستگی نجات بدهد؛ جامعه‌ی بشریت را نجات بدهد؛ بلکه تاریخ آینده‌ی بشر را نجات بدهد. این معنایش این است که آنچه را که امروز وجود دارد؛ این نظم بشری غیر عادلانه، این نظم بشری‌ای که در آن انسانهای بیشماری مظلوم واقع میشوند، دلهای بیشماری گمراه میشوند، انسانهای بیشماری فرصت عبودیت خدا را پیدا نمیکنند، مورد رد و اعتراض بشری است که منتظر ظهور امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است. انتظار فرج یعنی قبول نکردن و رد کردن آن وضعیتی که بر اثر جهالت انسانها، بر اثر اغراض بشر بر زندگی انسانیت حاکم شده است. این معنی انتظار فرج است.(6)

انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گسترده‌یی است. یک انتظار، انتظارِ فرجِ نهایی است؛ یعنی اینکه بشریت اگر میبیند که طواغیت عالم ترکتازی میکنند و چپاولگری میکنند و افسارگسیخته به حق انسانها تعدی میکنند، نباید خیال کند که سرنوشت دنیا همین است؛ نباید تصور کند که بالاخره چاره‌یی نیست و بایستی به همین وضعیت تن داد؛ نه، بداند که این وضعیت یک وضعیت گذراست -«للباطل جولة»- و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل؛ و او خواهد آمد. انتظار فرج و گشایش، در نهایت دورانی که ما در آن قرار داریم و بشریت دچار ستمها و آزارهاست، یک مصداق از انتظار فرج است، لیکن انتظار فرج مصداقهای دیگر هم دارد. وقتی به ما میگویند منتظر فرج باشید، فقط این نیست که منتظر فرج نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بن‌بستی قابل گشوده شدن است. فرج، یعنی این؛ فرج، یعنی گشایش. مسلمان با درسِ انتظار، فرج میآموزد و تعلیم میگیرد که هیچ بن‌بستی در زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد و لازم باشد که انسان ناامید دست روی دست بگذارد و بنشیند و بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه، وقتی در نهایتِ زندگیِ انسان، در مقابله‌ی بااین‌همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ فرج ظهور خواهد کرد، پس در بن‌بستهای جاری زندگی هم همین فرج متوقّع و مورد انتظار است. این، درس امید به همه‌ی انسانهاست؛ این، درس انتظار واقعی به همه‌ی انسانهاست؛ لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانسته‌اند؛ معلوم می‌شود انتظار، یک عمل است، بی‌عملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود.

     انتظار یک عمل است، یک آماده‌سازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه‌ی زمینه‌ها. این، در واقع تفسیر این آیات کریمه‌ی قرآنی است که: «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمّة و نجعلهم الوارثین» یا «ان الارض للّه یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین». یعنی هیچوقت ملتها و امتها نباید از گشایش مأیوس شوند.

آن روزی که ملت ایران قیام کرد، امید پیدا کرد که قیام کرد. امروز که آن امید برآورده شده است، از آن قیام، آن نتیجه‌ی بزرگ را گرفته است و امروز هم به آینده امیدوار است و با امید و با نشاط حرکت میکند. این نور امید است که جوانها را به انگیزه و حرکت و نشاط وادار میکند و از دلمردگی و افسردگی آنها جلوگیری میکند و روح پویایی را در جامعه زنده میکند. این، نتیجه‌ی انتظار فرج است. بنابراین، هم باید منتظر فرج نهایی بود، هم باید منتظر فرج در همه‌ی مراحل زندگی فردی و اجتماعی بود. اجازه ندهید یأس بر دل شما حاکم بشود، انتظار فرج داشته باشید و بدانید که این فرج، محقّق خواهد شد؛ مشروط بر اینکه شما انتظارتان، انتظار واقعی باشد، عمل باشد، تلاش باشد، انگیزه باشد، حرکت باشد.(7)

     امروز ما انتظار فرج داریم. یعنی منتظریم که دست قدرتمند عدالت‌گستری بیاید و این غلبه‌ی ظلم و جور را که همه‌ی بشریت را تقریباً مقهور خود کرده است، بشکند و این فضای ظلم و جور را دگرگون کند و نسیم عدل را بر زندگی انسانها بوزاند، تا انسانها احساس عدالت کنند. این نیازِ همیشگی یک انسان زنده و یک انسان آگاه است؛ انسانی که سر در پیله‌ی خود نکرده باشد، به زندگی خود دل خوش نکرده باشد. انسانی که به زندگی عمومی بشر با نگاه کلان نگاه میکند، به طور طبیعی حالت انتظار دارد. این معنای انتظار است. انتظار یعنی قانع نشدن، قبول نکردن وضع موجودِ زندگی انسان و تلاش برای رسیدن به وضع مطلوب، که مسلّم است این وضع مطلوب با دست قدرتمند ولی خدا، حضرت حجت بن الحسن، مهدی صاحب زمان (صلوات اللَّه علیه و عجّل اللَّه فرجه و ارواحنا فداه) تحقق پیدا خواهد کرد. باید خود را به عنوان‌ یک‌ سرباز، به عنوان انسانی که حاضر است برای آنچنان شرائطی مجاهدت کند، آماده کنیم. پس علیرغم معنای عرفی انتظار که از آن به سکون و آرزوی رسیدن به آنچه انتظار میرود معنا میشود، فرج به هر دو معنایش حرکت است برای رسیدن به آن چیزی که مورد انتظار است. لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانسته اند؛ معلوم میشود انتظار، یک عمل است، بی عملی نیست. نباید اشتباه کرد، خیال کرد که انتظار یعنی اینکه دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک کاری بشود. انتظار یک عمل است، یک آماده سازی است، یک تقویت انگیزه در دل و درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی است در همه زمینه ها.

     این، در واقع تفسیر این آیات کریمة قرآنی است که: «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین».(8) یا «إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُها مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقین‌.(9) یعنی هیچوقت ملّتها و امّتها نباید از گشایش مأیوس شوند.(10)
     انتظار فرج معنایش این نیست که انسان بنشیند، دست به هیچ کاری نزند، هیچ اصلاحی را وجهه‌ی همت خود نکند، صرفاً دل خوش کند به اینکه ما منتظر امام زمان (علیه الصّلاة و السّلام) هستیم. اینکه انتظار نیست. انتظارِ چیست؟ انتظارِ دست قاهرِ قدرت‌مندِ الهیِ ملکوتی است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطره‌ی ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگی مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند؛ انسانها را بنده‌ی واقعی خدا بکند. باید برای این کار آماده بود. تشکیل نظام جمهوری اسلامی یکی از مقدمات این حرکت عظیم تاریخی است. هر اقدامی در جهت استقرار عدالت، یک‌قدم به سمت آن هدف والاست. انتظار معنایش این است. انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای اینکه کار به‌خودی‌خود صورت بگیرد، نیست. انتظار حرکت است. انتظار آمادگی است. این آمادگی را باید در وجود خودمان، در محیط پیرامون خودمان حفظ کنیم. و خدای متعال نعمت داده است به مردم عزیز ما، به ملت ایران، که توانسته‌اند این قدم بزرگ را بردارند و فضای انتظار را آماده کنند. این معنای انتظار فرج است. انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان (علیه الصّلاة و السّلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت. و او عبارت است از ایجاد عدل و داد، زندگی انسانی، زندگی الهی، عبودیت خدا؛ این معنای انتظار فرج است.(11)

     اعتقاد به امام زمان به معنای گوشه‌گیری نیست. جریانهای انحرافی قبل از انقلاب تبلیغ میکردند، الآن هم در گوشه و کنار تبلیغ میکنند که امام زمان میآید و اوضاع را درست میکند؛ ما امروز دیگر چه کار کنیم! چه لزومی دارد ما حرکتی بکنیم! این مثل آن است که در شب تاریک، انسان چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست خورشید عالمتاب بیاید و روز شود و همه‌ی دنیا را روشن کند. خورشیدِ فردا، ربطی به وضع کنونی من و شما ندارد. امروز اگر ما می‌بینیم در هر نقطه‌ی دنیا ظلم و بی‌عدالتی و تبعیض و زورگویی وجود دارد، اینها همان چیزهایی است که امام زمان برای مبارزه با آنها میآید. اگر ما سرباز امام زمانیم، باید خود را برای مبارزه با اینها آماده کنیم.(12)

 لذا این سوال مطرح میشود که حرکت منتظر به سوی چه چیزی باید باشد تا بتواند خود را به ظهور مهدی موعود (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)  نزدیک تر کند؟

رابطه بیداری اسلامی با مهدویت از دیدگاه آیت الله خامنه‌ای(مدظله العالی)

     ایشان سیر حرکت جامعه بشری در طول تاریخ (از ابتدا تا انتها) را در مسیر رسیدن به هدفی خاص میدانند و آن هدف وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون‌(13) است که در جامعه مهدوی تحقق خواهد یافت و تلاش همه‌ی انبیاء الهی برای نزدیک کردن بشریت به آن جامعه آرمانی بوده است:

جامعه‌ی مهدوی یعنی آن دنیایی که امام زمان ارواحنافداه میآید تا آن دنیا را بسازد، همان جامعه‌ای است که همه‌ی پیامبران برای تأمین آن در عالم ظهور کردند.(14) وجود مقدس حضرت بقیه الله (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) استمرار حرکت نبوتها و دعوتهای الهی است از اول تاریخ تا امروز؛ یعنی همانطور که در دعای ندبه میخوانید، از «فَبَعْضٌ أَسْکَنْتَهُ جَنَّتَک»(15) که حضرت آدم است، تا «إِلَی أَنِ انْتَهَیْتَ بِالْأَمْر»(16)، که رسیدن به خاتم الانبیاء(صلوات الله علیه) هست؛ و بعد مسئله وصایت اهلبیت آن بزرگوار، تا میرسد به امام زمان ارواحنافداه، همه، یک سلسه متصل و مرتبط به هم در تاریخ بشر است.(17)

آن داعیان الهی سلسة شان قطع نشده است و وجود مقدس بقیه الله الاعظم ارواحنافداه ، ادامة سلسلة داعیان الهی است، که در زیارت آل یاسین میخوانید: «اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ وَ رَبَّانِیَّ آیَاتِه‌»(18) یعنی شما امروز همان دعوت ابراهیم، همان دعوت موسی، همان دعوت عیسی، همان دعوت همة پیغمبران و مصلحان الهی و دعوت پیامبر خاتم صلوات الله علیه را در وجود حضرت بقیه الله روحی فداه مجسم میبینید. این بزرگوار وارث همه آنهاست و دعوت و پرچم همه آنها را در دست دارد و دنیا را به همان معارفی که انبیاء در طول زمان آورده اند و به بشر عرضه کرده اند، فرا میخواند.(19)      پس نقشه‌ی حرکت جهان معلوم است؛ حرکت به سمت آن جامعه آرمانی و مقدمه سازی برای تحقق آن، از آدم تا حضرت خاتم صلوات الله علیه، همه انبیاء آمده اند برای نزدیک کردن بشریت به جامعه مهدوی و هر حرکتی که به نزدیک شدن به آن جامعه بینجامد گامی است در راستای تحقق و رسیدن به آن.

     جامعه‌ی مهدوی یعنی آن دنیایی که امام زمان ارواحنافداه میآید تا آن دنیا را بسازد، همان جامعه‌ای است که همه‌ی پیامبران برای تأمین آن در عالم ظهور کردند. یعنی همه‌ی پیغمبران مقدمه بودند تا آن جامعه‌ی ایده‌آل انسانی -که بالاخره بوسیله‌ی ولی‌عصر و مهدی موعود (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) در این عالم پدید خواهد آمد و پایه‌گذاری خواهد شد- به وجود بیاید. مانند یک بنای مرتفعی که کسی میآید زمین آن را تسطیح میکند و خار و خاشاک را از آن میکَند، کس دیگری پس از او میآید و زمین را برای پایه‌ریزی میکَند و گود میکند، و کس دیگری پس از او میآید تا پایه‌ها را شالوده‌ریزی کند و بلند کند، و کس دیگری پس از او میآید تا دیوارها را بچیند، و یکی پس از دیگری مأموران و مسؤولان میآیند تا این کاخ مرتفع، این بنیان رفیع به تدریج در طول زمان ساخته و پرداخته بشود.

    انبیای الهی از آغاز تاریخ بشریت یکی پس از دیگری آمدند تا جامعه را و بشریت را قدم به قدم به آن جامعه‌ی آرمانی و آن هدف نهایی نزدیک کنند. انبیاء همه موفق شدند، حتی یک نفر از رسولان الهی هم در این راه و در این مسیر ناکام نماند، باری بود که بر دوش این مأموران عالی‌مقام نهاده شده بود، هر کدام قدمی آن بار را به مقصد و سرمنزل نزدیک کردند، کوشش کردند، هر چه توان داشتند به کار بردند، آن وقتی که عمر آنان سر آمد این بار را دیگری از دست آنان گرفت و همچنان قدمی و مسافتی آن بار را به مقصد نزدیکتر کرد. ولی‌عصر صلوات اللَّه ‌علیه میراث بر همه‌ی پیامبران الهی است که میآید و گام آخر را در ایجاد آن جامعه‌ی الهی بر میدارد.(20)

لذا برای رسیدن به آن هدف هر فرد وجامعه‌ای باید قدمی برای رسیدن به آن بردارد در غیر این صورت امر ظهور محقق نخواهد شد و معنای انتظار فرج گام برداشتن برای نزدیک شدن به آن جامعه مهدوی است، نه سکون و منتظر ماندن تا امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) ظهور نمایند و آن جامعه را بسازند بلکه این جامعه مقدمه و زمینه سازی میخواهد و هر چه این مقدمات بیشتر فراهم شود ظهور نزدیکتر میشود، امام زمان ارواحنافداه میآید انجام میدهد، یعنی چه؟! امروز تکلیف شما چیست؟ شما امروز باید چه بکنی؟ شما باید زمینه را آماده کنی، تا آن بزرگوار بتواند بیاید و در آن زمینه‌ی آماده، اقدام فرماید. از صفر که نمی‌شود شروع کرد! جامعه‌ای میتواند پذیرای مهدی موعود أرواحنا فداه باشد که در آن آمادگی و قابلیت باشد، و الّا مثل انبیا و اولیای طول تاریخ میشود. چه علّتی داشت که بسیاری از انبیای بزرگ اولی العزم آمدند و نتوانستند دنیا را از بدیها پاک و پیراسته کنند؟ چرا؟ چون زمینه‌ها آماده نبود.

    چرا امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه الصّلاة و السّلام در زمان خودش؛ در همان مدّت کوتاه حکومت با آن قدرت الهی، با آن علم متّصل به معدن الهی، با آن نیروی اراده، با آن زیباییها و درخشندگیهایی که در شخصیت آن بزرگوار وجود داشت و با آن توصیه‌های پیامبر اکرم (ص) در باره‌ی او نتوانست ریشه‌ی بدی را بخشکاند؟ خودِ آن بزرگوار را از سر راه برداشتند! «قتل فی محراب عبادته لشدّة عدله». تاوان عدالت امیر المؤمنین، جان امیر المؤمنین بود که از دست رفت! چرا؟ چون زمینه، زمینه‌ی نامساعد بود. زمینه را نامساعد کرده بودند. زمینه را زمینه دنیاطلبی کرده بودند! آن کسانی که در اواخر یا اواسط حکومت علوی مقابل امیرالمؤمنین(ع) صف‌آرایی کردند کسانی بودند که زمینه‌های دینیشان زمینه‌های مستحکم و مادّه‌ی غلیظِ متناسبِ دینی نبود. عدم آمادگی، اینطور فاجعه به بار میآورد!

آنوقت اگر امام زمان علیه الصّلاة و السّلام در یک دنیای بدون آمادگی تشریف بیاورند، همان خواهد شد! باید آمادگی باشد. این آمادگی چگونه است؟ این، همانی است که شما نمونه‌هایی از آن را در جامعه‌ی خودتان مشاهده میکنید. امروز در ایران اسلامی چیزهایی از درخشندگیهای معنوی وجود دارد که در هیچ جای دنیا نیست. تا آنجایی که ما خبر و گزارش و اطّلاع داریم؛ از قضایای دنیا بی‌خبر هم نیستیم...

    پس میشود زمینه‌ها را فراهم کرد. وقتی چنین زمینه‌هایی إن شاء اللّه گسترش پیدا کند، زمینه‌ی ظهور حضرت بقیة اللّه أرواحنا فداه نیز پدید میآید و مسأله‌ی مهدویت این آرزوی دیرین بشر و مسلمین تحقّق مییابد.(21) یک نکته‌ای که وجود دارد این است، که تبلیغات غلط در ذهن مردم این‌جور فرو کرده بود در طول سالهای متمادی، که قبل از قیام حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) هر اقدامی و حرکت اصلاحی بی‌فایده است. استدلال میکردند به این که دنیا باید پر شود از ظلم و جور تا بعد حضرت مهدی ارواحنافداه ظهور کند و تا دنیا پر از ظلم و جور نشده باشد، حضرت ظهور نخواهد کرد. میگفتند که آن حضرت ظهور میکند بعد از آنی که دنیا پر از ظلم و جور شده باشد. نکته‌ای که اینجا وجود دارد این است که در تمام روایاتی که در باب حضرت مهدی روحی فداه هست این جمله این‌جوری است «یَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً». در یک جا بنده تا حالا ندیدم و گمان نمیکنم «بعد ما ملئت‌ ظلما و جورا» وجود داشته باشد در روایات. با توجه به این نکته من مراجعه کردم به روایات گوناگون در ابواب مختلف هیچ جا نداریم که «بعد ما ملئت‌ ظلما و جورا»، همه‌جا این جوری است«کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً».

    یعنی پر کردن دنیا از عدل و داد به‌وسیله حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) ، بلافاصله بعد از آن نیست که دنیا پر از ظلم و جور شده باشد، نه، بلکه همانطوری که در طول تاریخ بارها، نه یک بار نه در یک زمان، در زمانهای گوناگون دنیا پر بوده از ظلم و جور؛ در دوران فراعنه، در دوران حکومتهای طاغوتی، در دوران سلطنتهای ظالم که همه‌ی دنیا زیر فشار ظلم و در سایه‌ی ابر تاریک جور و عدوان پوشیده شده بود و سیاه بود، وهیچ جا نوری وجود نداشت که نشانه‌ی عدالت و آزادی باشد، یک چنین روزی را همچنان که دنیا دیده، یک روزی را هم خواهد دید که در سرتاسر آفاق این عالم پهناور یکجا نباشد که نور عدل در آن نباشد. یکجا نباشد که ظلم در آنجا حکومت داشته باشد. یک جا نباشد که انسانها از فشار، از ظلم، از جور حکومتها، از جور گردن کلفتها، از تبعیضها رنج ببرند. یعنی این وضعی که امروز در دنیا اغلبیت دارد و یقیناً یک روز در دنیا عمومیت داشته، این تبدیل خواهد شد به عمومیت عدل.(22)

     حرکت به سمت اعتزاز اسلام و مسلمین، میتواند از مقدّمات ظهور باشد و این، منافاتی با «یملأ اللَّه به الارض عدلاً و قسطاً کما ملأت ظلماً و جوراً» ندارد. الان هم دنیا واقعاً پر از ظلم و جور است. بیشتر از این، دیگرچه میشود؟! امریکا را شما نگاه کنید چه میکند! واقعاً سرشار از ظلم است! خود ما هم مظلومیم دیگر! و اما راجع به روایت مذکور، گفتنی است که در روایت، کلمه «بعد» اصلاً ندارد: «کما ملأت ظلماً و جوراً.» ندارد که چه وقت؟ فقط در یک دعا، آن هم دعای «سلام اللَّه الکامل التّام...» که اوّل مفاتیح است، دارد که «بعدِ ما ملأت». «بعد»، فقط آنجاست. والّا، در روایاتی که این مضمون را داراست، یک مورد هم -ظاهراً- «بعد ما ملأت» ندارد. همه جا «کما ملأت» است. در زیارت «آل یس» هم «کما ملأت» است.  امام صلوات‌اللَّه علیه میخواهد بیاید دنیا را اداره کند دیگر! همین دنیا را میخواهد اداره کند. ما که دستمان در کار است، میدانیم که این دنیا را با ذکر و ورد، نمیشود اداره کرد. باید با قدرت و نیرو و تدبیر، مثل زمان پیغمبر، صلوات‌اللَّه علیه و مثل زمان امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام، اداره شود. اداره کردنی چنین، نیازمند افراد است و حضرت باید رجالی داشته باشد. منتها موانعی وجود دارد که حضرت آنها را از سر راه برمیدارد. امروز ما نمیتوانیم. آن روز، آن بزرگوار موانع را بر خواهد داشت. آن روز دیگر «تقیه» نیست، ملاحظه‌ی کسی هم نیست. موانع که برداشته شد، آن قدرت الهی، با ایادی‌ای که دارد، دنیا را اداره میکند. لذا، اینها همه‌اش مقدّمات است.(23)

    پس تاثیر بیداری اسلامی در ظهور حضرت بقیه الله (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) از آن جهت است که؛ چون ایشان برای استقرار عدالت و اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه ظهور مینمایند، برای رسیدن به این هدف باید بستر آن آماده باشد زیرا در غیر این صورت همان اتفاقی که در طول تاریخ برای ائمه علیهم السلام و انبیاء رخ داد، خواهد افتاد و امر ظهور صورت نمیپذیرد تا مردم بستر آن را آماده کنند خواه امر غیبت قرنها به طول انجامد (همانطور که تا کنون بوده است) زیرا حضرت بقیه الله (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) آخرین حجّت الهی هستند و بعد از ایشان دیگر امامی وجود ندارد و باید این جامعه به دست ایشان محقق شود.

پس نقش مسلمانان در امر فرج بستر سازی برای ظهور است که طبق فرمایشات آیت الله خامنه ای همه انبیاء از آدم تا حضرت خاتم صوات الله علیه و امامان علیهم السلام برای بستر سازی جهت حکومت حضرت حجّت (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)  تلاش کرده اند از این رو تشکیل نظام جمهوری اسلامی گامی بوده است در نزدیکتر شدن به ظهور: تشکیل نظام جمهوری اسلامی یکی از مقدمات این حرکت عظیم تاریخی است. هر اقدامی در جهت استقرار عدالت، یک‌قدم به سمت آن هدف والاست.(24)

ما ملّت ایران حالا یک انقلابی انجام دادیم، انقلاب ما در راه آن هدفی که امام زمان  (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) برای تأمین آن هدف مبعوث میشود و ظاهر میشود یک مقدمه‌ی لازم و یک گام بزرگ است. ما اگر این گام بزرگ را بر نمی‌داشتیم یقیناً ظهور ولی‌عصر صلواةاللَّه‌علیه و عجّل‌اللَّه‌تعالی‌فرجه‌الشریف به عقب میافتاد. شما مردم ایران و شما مادران شهید داده و پدران داغدار و افرادی که در طول این مبارزه زحمت کشیدید بدانید، و شما ای امام بزرگوار امت! بدانید که بهتر از همه‌ی ما میدانید شما، موجب پیشرفت حرکت انسانیت به سوی سرمنزل تاریخ و موجب تسریع در ظهور ولی‌عصر صلواةاللَّه‌علیه شدید. شما یک قدم این بار را به منزل نزدیکتر کردید، با این انقلاب که مانع را -که همان دستگاه و نظام پلید ظلم در این گوشه‌ی دنیا بود و سرطان بسیار خطرناک و موذی و آزار دهنده‌ای بود- این را کندید و قلع و قمع کردید.

چگونگی تاثیر انقلاب اسلامی ایران در ظهور ولی عصر(عج الله تعالی فرجه الشریف)

از دیدگاه حضرت آیت الله خامنه‌ای(مد ظله العالی)

با بررسی چگونگی تاثیر بیداری اسلامی در ظهور مهدی موعود (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) به این نتیجه رسیدیم  که رابطه بیداری اسلامی با امر ظهور رابطه مقدمه و نتیجه، مقدمه و غایت است، به این معنی که این بیداریها از این جهت که میتواند مقدمه‌ای باشد و مقدمه سازی نماید برای ظهور مورد توجه و اهمیت است. امّا این سوال باقی است که این مقدمات چیست (مقدماتی که باید توسط ملّتها تحقق یابد تا امر ظهور محقق شود)؟.

    از آنجا که انقلاب اسلامی ایران برادر بیداری اسلامی است(25) و ملّت ایران در این امر (بیداری اسلامی) پیشکسوت میباشد(26) و اگر چه این‌دو (انقلاب اسلامی ایران و انقلاب امّتهای اسلامی منطقه) و به تبع،  نظامهایی که بر سر کار میآیند با یکدیگر تفاوتهای قابل توجهی دارند، امّا به این دلیل که مبنای همه این انقلابها اسلامی بوده است، بازخوانی نقش انقلاب اسلامی ایران در مقدمه سازی در امر ظهور میتواند الگویی برای این انقلابها باشد. هرچند اعتقاد به حضرت مهدی أرواحنا فداه یک آرمان والاست و در آن هیچ شکّی نیست؛ اما نباید مسئله را فقط به جنبه‌ی آرمانی آن ختم کرد -یعنی به عنوان یک آرزو در دل، یا حداکثر در زبان، یا به صورت جشن- نه، این آرمانی است که باید به دنبال آن عمل بیاید. انتظاری که از آن سخن گفته‌اند، فقط نشستن و اشک ریختن نیست؛ انتظار به معنای این است که: ما باید خود را برای سربازیِ امام زمان آماده کنیم. سربازیِ امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)، کار آسانی نیست. سربازیِ منجی بزرگی که میخواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بین‌المللی مبارزه کند، احتیاج به خودسازی و آگاهی و روشن‌بینی دارد. عدّه‌ای این اعتقاد را وسیله‌ای برای تخدیر خود یا دیگران قرار میدهند؛ این غلط است. ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان ارواحنافداه خواهد آمد و دنیا را پُر از عدل و داد خواهد کرد، امروز وظیفه‌ای نداریم؛ نه، بعکس، ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حرکت کنیم تا برای ظهور آن بزرگوار آماده شویم. شنیده‌اید، در گذشته کسانی که منتظر بودند، سلاح خود را همیشه همراه داشتند. این یک عمل نمادین است و بدین معناست که انسان از لحاظ علمی و فکری و عملی باید خود را بسازد و در میدانهای فعّالیت و مبارزه، آماده به کار باشد.

     اعتقاد به امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) به معنای گوشه‌گیری نیست. جریانهای انحرافی قبل از انقلاب تبلیغ میکردند، الآن هم در گوشه و کنار تبلیغ میکنند که امام زمان روحی فداه میآید و اوضاع را درست میکند؛ ما امروز دیگر چه کار کنیم! چه لزومی دارد ما حرکتی بکنیم! این مثل آن است که در شب تاریک، انسان چراغ روشن نکند؛ چون فردا بناست خورشید عالمتاب بیاید و روز شود و همه‌ی دنیا را روشن کند. خورشیدِ فردا، ربطی به وضع کنونی من و شما ندارد. امروز اگر ما می‌بینیم در هر نقطه‌ی دنیا ظلم و بی‌عدالتی و تبعیض و زورگویی وجود دارد، اینها همان چیزهایی است که امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) برای مبارزه با آنها میآید. اگر ما سرباز امام زمانیم، باید خود را برای مبارزه با اینها آماده کنیم.

بزرگترین وظیفه‌ی منتظران امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) این است که از لحاظ معنوی و اخلاقی و عملی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مؤمنین و همچنین برای پنجه درافکندن با زورگویان، خود را آماده کنند. کسانی که در دوران دفاع مقدّس، سر از پا نشناخته در صفوف دفاع مقدّس شرکت میکردند، منتظران حقیقی بودند. کسی که وقتی کشور اسلامی مورد تهدید دشمن است، آماده‌ی دفاع از ارزشها و میهن اسلامی و پرچم برافراشته‌ی اسلام است، میتواند ادّعا کند که اگر امام زمان ارواحنافداه بیاید، پشت سر آن حضرت در میدانهای خطر قدم خواهد گذاشت. اما کسانی که در مقابل خطر، انحراف و چرب و شیرین دنیا خود را میبازند و زانوانشان سست میشود؛ کسانی که برای مطامع شخصی خود حاضر نیستند حرکتی که مطامع آنها را به خطر میاندازد، انجام دهند؛ اینها چطور میتوانند منتظر امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) به حساب آیند؟ کسی که در انتظار آن مُصلحِ بزرگ است، باید در خود زمینه‌های صلاح را آماده سازد و کاری کند که بتواند برای تحقّق صلاح بایستد.(27)

سیر حرکت جامعه بشری طبق برنامه الهی از آدم تا حضرت ولی عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) آماده سازی انسانها برای رسیدن به جامعه آرمانی ای است که خداوند آن را وعده داده است (وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون‌)(28) و به دست حجّت الهی حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنافداه محقق خواهد شد. از آنجایی که تحقق این جامعه احتیاج به بستر سازی دارد، لذا همه انبیاء و امامان علیهم السلام آمده اند برای آماده ساختن بشر و زمینه سازی برای تحقق آن جامعه مهدوی (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) که هر کدام از آن  بزرگواران تاحدودی این زمینه را آماده کرده اند، و به هر میزان جامعه بشری برای تحقق آن آماده تر باشد امر ظهور زودتر محقق میشود و هر چه این بستر دیرتر آماده شود فرج حجّت الهی به تاخیر خواهد افتاد، خواه غیبت قرنها به طول انجامد.

از این رو رابطه انقلاب اسلامی ایران و امّتهای اسلامی، با ظهور، از جهت  بسترساز بودن و بستر سازی کردن این انقلابها برای فرج حضرت بقیه الله الاعظم (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) است، بدین صورت که هرچه این انقلابها (بویژه انقلاب اسلامی ایران) بیشتر خود را به معیارها و ویژگیهای جامعه مهدوی روحی فداه نزدیکتر کنند، یک گام به سوی ظهور نزدیکترشده اند (که یکی از ویژگیهای جامعه مهدوی مبارزه با ظلم و ستم است. احادیث به ظاهر مخالف با مبارزات و بیداری امّتهای اسلامی (مبتنی بر نفی مبارزه با ظلم) ، با تفسیری که از حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی) ارائه شد، با امر ظهور در تعارض نمیباشند بلکه این تعارضِ ظاهری و ابتدایی به علّتِ برداشت غلط و گاهی مغرضانه از این احادیث است.

 

فهرست منابع
-  قرآن کریم، تهران، آیین دانش، 1389
 - نهج البلاغه، قم ، انتشارات دار العلم، 1387
-  سایت حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)؛ www.khamenei.ir  
-  طبرسی، ابو علی الفضل بن الحسن، إعلام‌الوری، تهران، دارالکتب الاسلامیه
-  کلینی، محمد؛ الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه،1365
-  مرکز صهبا؛ انسان 250 ساله، تهران، موسسه جهادی مرکز صهبا،1390
-  مجلسی، محمد باقر؛ بحارالأنوار، لبنان، موسسه الوفاء بیروت، 1404قمری

 

پی نوشت :

1-  بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به‌مناسبت نیمه‌ی شعبان، 29/6/1384‌

2- دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمه‌ی شعبان‌، 27/5/1387

3- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت میلاد حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه)، 25/9/1376

4- ‌بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه‌ی شعبان در مصلّای تهران، 30/7/1381 ‌

5- بیانات در خطبه های نماز جمعه، 21/1/1366

6- دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمه‌ی شعبان‌، 2/5/1387

7- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به‌مناسبت نیمه‌ی شعبان‌، 29/6/1384

8- سوره قصص،آیه 5

9- سوره اعراف، آیه 128

10- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به‌مناسبت نیمه‌ی شعبان‌، 29/6/1384

11- دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمه‌ی شعبان‌، 27/5/1387

12- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه‌ی شعبان در مصلّای تهران‌، 30/ 07/ 1381

13- سوره انبیاء، آیه 105

14- بیانات در خطبه های نماز جمعه، 6/4/1359

15- مجلسی، محمد باقر؛ بحارالأنوار، لبنان، موسسه الوفاء بیروت، 1404قمری،99، 104   

16- همان

17- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به‌مناسبت نیمه‌ی شعبان‌،29/6/1384

18- مجلسی،محمد باقر؛ بحارالأنوار، لبنان، موسسه الوفاء بیروت، 1404قمری ،53، 171     

19- همان

20- بیانات در خطبه های نماز جمعه، 6/4/1359

21- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت میلاد حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه)، 25/9/1376

22- انسان 250 ساله، تهران، موسسه جهادی مرکز صهبا،1390،  346

23- بیانات در دیدار آیت الله شاهرودی در قم، 16/2/1375

24- دیدار اقشار مختلف مردم در روز نیمه‌ی شعبان‌، 27/5/1387

25- نهضت بیداری مسلمانان در بسیاری از کشورهای اسلامی بر خلاف آنچه تصور و تبلیغ می‌شود فرزند انقلاب اسلامی ایران نیست، برادر آن است؛  سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در چهل‌ودومین مجمع عمومی سازمان ملل، نیویورک‌، 31/6/1366

26- کشورهای دیگر نگاه میکنند ببینند این پیشکسوت انتخاباتی و انقلابی - که ملت ایران است - چه کار خواهد کرد. ملت ایران در این زمینه، جزو پیشکسوتهاست.

27- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه‌ی شعبان در مصلّای تهران‌، 30/ 07/ 1381

28- سوره انبیاء، آیه 105