دریافت
حجم: 2.75 مگابایت

«من بصراحت اعلام میکنم که جمهوری اسلامی با تمام وجود ، برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری میکند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه طلبی و فزون طلبی صاحبان قدرت ، پول و فریب را نگیرد.»(1).

از آنجا که انتظار موعود یا به عبارتی انتظار تحقق وعده الهی در حاکمیت جهانی دین اسلام میتواند در احیای هویت اسلامی مسلمانان و مقابله با روحیه خودباختگی و احساس حقارت در مقابل فرهنگ و تمدن مغرب زمین بسیار مؤثر باشد، حضرت امام با ژرف اندیشی تمام احیای فرهنگ انتظار را به عنوان یکی از ارکان مهم احیای هویت اسلامی و وسیله ای برای تحقق دوباره قدرت و شوکت گذشته مسلمانان در جهان مد نظر قرار داده و در یکی از بیانات خود که در اولین سال استقرار نظام اسلامی ایراد کردند، ضمن بیان مفهوم « انتظار فرج » وظیفه منتظران قدوم حضرت صاحب الامر (ع) ارواحنافداه را چنین برشمردند:

«ما همه انتظار فرج داریم و باید در این انتظار، خدمت کنیم. انتظار فرج ، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بکند و مقدمات ظهور انشاءالله تهیه بشود.»(2).

چنانکه ملاحظه میشود در مفهومی که حضرت امام قدس سره از « انتظار» ارائه میدهند نه تنها از سکون و سکوت و تن دادن به وضع موجود خبری نیست، بلکه صحبت از تلاش و کوشش برای تحقق قدرت اسلام و آماده شدن زمینه ظهور است، که این با مفهومی که سالها سعی میشد از «انتظار» در اذهان مردم جا داده شود بسیار فاصله دارد.

انتظار رمز پایداری

حضرت امام قدس سره در برهه های مختلف انقلاب اسلامی به منظور آماده ساختن مردم برای مقابله با مشکلات و خطراتی که انقلاب و نظام نوپای اسلامی را تهدید میکرد، بر مفهومی که خود از انتظار داشتند تاکید میفرمودند و مردم را به پایداری و تلاش بیشتر فرا میخواندند:

«من امیدوارم که انشاءالله برسد روزی که آن وعده مسلم خدا تحقق پیدا کند و مستضعفان مالک ارض بشوند. این مطلب وعده خداست و تخلف ندارد، منتها آیا ما درک کنیم یا نکنیم، آن به دست خداست. ممکن است در یک برهه کمی وسایل فراهم شود و چشم ما روشن بشود به جمال ایشان. این چیزی که ما در این وقت، در این عصر وظیفه داریم، این مهم است. همه انتظار داریم وجود مبارک ایشان را، لکن با انتظار تنها نمیشود، بلکه با وضعی که بسیاری دارند، انتظار نیست. ما باید ملاحظه وظیفه فعلی شرعی - الهی خودمان بکنیم و باکی از هیچ امری از امور نداشته باشیم. کسی که برای رضای خدا انشاءالله مشغول انجام وظیفه است، توقع این را نداشته باشد که مورد قبول همه است، هیچ امری مورد قبول همه نیست. کار انبیاء هم مورد قبول همه نبوده است، لکن انبیا به وظایفشان عمل کردند و قصور در آن کاری که به آنها محول شده بود نکردند، گر چه مردم اکثرا گوش ندادند به حرف انبیا، ما هم آن چیزی که وظیفه مان هست عمل میکنیم و باید بکنیم گر چه بسیاری از این عمل ناراضی باشند یا بسیاری هم کارشکنی بکنند.»(3).

جانمایه تفکر امام راحل قدس سره و موضوعی که همواره، چه در نظر و چه در عمل، مد نظر ایشان بود، عمل به وظیفه و ادای تکلیف الهی است و همین موضوع است که دیدگاه ایشان در باب انتظار فرج را از سایر دیدگاهها متمایز میسازد. برای درک بیشتر برداشتی که حضرت امام قدس سره از موضوع انتظار داشتند لازم است که سایر برداشتها نیز درکنار این برداشت مورد مطالعه قرار گیرند، از این رو در اینجا دیدگاههای متفاوتی را که در موضوع انتظار فرج ابراز شده است، از زبان امام راحل نقل میکنیم تا تفاوت دیدگاه حضرت امام از سایر دیدگاهها بخوبی روشن شود:

برداشتهای متفاوت ازموضوع انتظار فرج

رهبر فقید انقلاب اسلامی در یکی از بیانات خود برداشتهای متفاوتی را که از موضوع « انتظار فرج » شده است دسته بندی کرده و به شرح زیر مورد نقد و بررسی قرار میدهند:

1. اولین دیدگاه در باب موضوع « انتظار فرج » ، که حضرت امام به طرح آن میپردازند، دیدگاه کسانی است که تکلیف مردم در زمان غیبت را تنها دعا برای تعجیل فرج حضرت حجت (ع) روحی فداه میدانند:

«بعضی ها انتظار فرج را به این میدانند که در مسجد ، در حسینیه و در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان(ع) ارواحنافداه را از خدا بخواهند. اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند. بلکه بعضی از آنها را که من سابقاً میشناختم بسیار مرد صالحی بود، یک اسبی هم خریده بود، یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب ارواحنافداه بود. اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل میکردند و نهی از منکر هم میکردند و امر به معروف هم میکردند ، لکن همین ، دیگر غیر از این کاری ازشان نمیآمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند نبودند.»(4).

2. دیدگاه دومی که حضرت امام بدان اشاره میکنند بسیار شبیه به دیدگاه اول است با این تفاوت که در دیدگاه دوم به طور کلی وظیفه ای که هر فرد مسلمان نسبت به جامعه خود دارد به فراموشی سپرده شده و حتی از امر به معروف و نهی از منکر هم غفلت شده است:

«یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را میگفتند اینست که ما کار نداشته باشیم به اینکه در جهان چه میگذرد ، بر ملتها چه میگذرد ، بر ملت ما چه میگذرد ، به این چیزها ما کار نداشته باشیم، ما تکلیفهای خودمان را عمل میکنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاءالله درست میکنند. دیگر ما تکلیفی نداریم، تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه در دنیا میگذرد یا در مملکت خودمان میگذرد نداشته باشیم . اینها هم یک دسته ای ، مردمی بودند که صالح بودند.»(5).

امام راحل قدس سره در ادامه بیاناتشان به نقد و بررسی دو دیدگاه یادشده پرداخته و میفرمایند:

«ما اگر دستمان میرسید قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلمها و جورها را از عالم برداریم، تکلیف شرعی ماست منتها ما نمیتوانیم، این که هست این است که حضرت عالم را پر میکند از عدالت ، نه شما دست بردارید از این تکلیفتان ، نه این که شما دیگر تکلیف ندارید.»(6).

3. سومین برداشت از مفهوم انتظار فرج ، که در بیانات حضرت امام بدان اشاره شده است، برداشت کسانی است که به استناد روایاتی که در آنها آمده است حضرت قائم ، ارواحناله الفداه ، زمانی ظهور میکنند که دنیا پر از فساد و تباهی شده باشد، میگویند ما نباید در زمان غیبت با انحرافها و مفاسدی که در جامعه وجود دارد کاری داشته باشیم ، بلکه باید جامعه را به حال خود بگذاریم تا به خودی خود زمینه ظهور حضرت فراهم شود: «یک دسته ای میگفتند که خوب! باید عالم پر معصیت بشود تا حضرت بیاید. ما باید نهی از منکر نکنیم ، امر به معروف هم نکنیم تا مردم هر کاری میخواهند بکنند، گناهها زیاد بشود که فرج نزدیک بشود.»(7).

4. دیدگاه چهارم به شکلی افراطیتر همان برداشت گروه سوم را مطرح ساخته و قائل به این است که ما نه تنها نباید جلوی معاصی و گناهانی که در جامعه وجود دارد بگیریم بلکه باید به آنها دامن هم بزنیم تا زمینه ظهور حضرت حجت(ع) ارواحنافداه هر چه بیشتر فراهم شود:

«یک دسته ای از این بالاتر بودند میگفتند باید دامن زد به گناهها، دعوت کرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت(ع) تشریف بیاورند. این هم یک دسته ای بودند که البته در بین این دسته منحرفهایی هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرفهایی هم بودند که برای مقاصدی به این دامن میزدند.»(8).

حضرت امام قدس سره دو دیدگاه اخیر را بشدت مورد انتقاد قرار داده و در ادامه سخنانشان میفرمایند:

«یعنی خلاف ضرورت اسلام، خلاف قرآن نیست این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا حضرت صاحب بیاید! حضرت صاحب که تشریف میآورند برای چه میآیند؟ برای اینکه گسترش بدهند عدالت را ، برای اینکه حکومت را تقویت کنند، برای اینکه فساد را از بین ببرند . ما بر خلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم، دست از امر به معروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای اینکه حضرت بیایند. حضرت بیایند چه میکنند؟ حضرت میآیند میخواهند همین کارها را بکنند. الان دیگر ما هیچ تکلیفی نداریم؟ دیگر بشر تکلیفی ندارد بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد! به حسب رای این جمعیت که بعضیشان بازیگرند و بعضیشان نادان، این است که ما باید بنشینیم دعا کنیم به صدام، هر کسی نفرین به صدام کند خلاف امر کرده است، برای اینکه حضرت دیر میآیند... ما باید دعاگوی آمریکا باشیم و دعاگوی شوروی باشیم و دعاگوی اذنابشان از قبیل صدام باشیم و امثال اینها تا اینکه اینها عالم را پر کنند از جور و ظلم و حضرت تشریف بیاورند! بعد حضرت تشریف بیاورند چه کنند؟ حضرت بیایند که ظلم و جور را بردارند ، همان کاری که ما می کنیم و ما دعا می کنیم که ظلم و جور باشد، حضرت می خواهند همین را برش دارند.»(9).

5. آخرین دیدگاهی که حضرت امام قدس سره در بیانات خود بدان میپردازند دیدگاه کسانی است که هر اقدامی برای تشکیل حکومت در زمان غیبت را خلاف شرع دانسته و عقیده دارند که این عمل با نصوص روایات مغایر است:

«یک دسته دیگری بودند که میگفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حکومت باطل است و بر خلاف اسلام است. آنها مغرور بودند، آنهایی که بازیگر نبودند مغرور بودند به بعضی روایاتی که وارد شده است بر این امر که هر علمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت ارواحنافداه ، آن علم ، علم باطل است، آنها خیال کرده بودند که نه ، هر حکومتی باشد، در صورتی که آن روایات که هر کس علم بلند کند، علم مهدی (روحی فداه) به عنوان مهدویت بلند کند. حالا ما فرض میکنیم که یک همچو روایاتی باشد، آیا معنایش این است که ما تکلیفمان دیگر ساقط است!؟»(10).

ایشان در ادامه کلامشان نتایج چنین دیدگاهی را بررسی کرده و میفرمایند:

«اینی که میگوید حکومت لازم نیست معنایش اینست که هرج و مرج باشد. اگر یک سال حکومت در یک مملکتی نباشد، نظام در یک مملکتی نباشد، آنطور فساد پر میکند مملکت را که آن طرفش پیدا نیست. آنیکه میگوید حکومت نباشد معنایش این است که هرج و مرج بشود، همه هم را بکشند، همه به هم ظلم بکنند برای اینکه حضرت بیاید، حضرت بیاید چه کند؟ برای اینکه رفع کند این را. این یک آدم اگر سفیه نباشد ، اگر مغرض نباشد ، اگر دست سیاستی این کار را نکرده باشد که بازی بدهد ماها را که ما کار به آنها نداشته باشیم ، آنها بیایند هر کاری بخواهند انجام بدهند، این باید خیلی آدم نفهمی باشد.»(11).

و در ادامه نیز اضافه میکنند که:

«اینهایی که میگویند که هر علمی بلند بشود... خیال کردند که هر حکومتی باشد این برخلاف انتظار فرج است ، اینها نمیفهمند چی دارند میگویند. اینها تزریق کردند بهشان که این حرفها را بزنند، نمیدانند دارند چی چی میگویند ، حکومت نبودن یعنی اینکه همه مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را ، بزنند هم را ، از بین ببرند، بر خلاف نص آیات الهی رفتار بکنند. ما اگر فرض میکردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم برای اینکه خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر را بگوید نباید کرد، این را باید به دیوار زد. اینگونه روایت قابل عمل نیست، و این نفهمها نمیدانند دارند چی میگویند.»(12).

حضرت امام قدس سره، در پایان بررسی دیدگاههای یادشده ، دیدگاه خود در باب مفهوم انتظار فرج را بصراحت مطرح کرده و میفرمایند:

« البته این پر کردن دنیا را از عدالت ، این را ما نمیتوانیم بکنیم، اگر میتوانستیم میکردیم اما چون نمیتوانیم بکنیم ایشان باید بیایند. الان عالم پر از ظلم است، شما یک نقطه هستید در عالم ، عالم پر از ظلم است، ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم . اما نمیتوانیم بکنیم ، چون نمیتوانیم بکنیم باید او بیاید تا بکند، اما ما باید فراهم کنیم کار را ، فراهم کردن اسباب اینست که کار را نزدیک بکنیم، کار را همچو بکنیم که مهیا بشود عالم برای آمدن حضرت(ع) ارواحنافداه»(13).

فرمایش امام راحل یادآور این حدیث نبوی(ع) است که:

«یخرج ناس من المشرق فیوطئون للمهدی یعنی سلطانه »(14).

مردمی از مشرق زمین به پا میخیزند و زمینه را برای برپایی حکومت مهدی آماده میسازند.

آری انتظار در قاموس امام خمینی قدس سره ، مفهومی جز آمادگی فردی و اجتماعی برای برپایی دولت کریمه حضرت ولی عصر ، ارواحنا له الفداء، ندارد و این همان است که در فرهنگ شیعی بدان اشاره شده و در روایات معصومین(علیه السلام) از آن سخن به میان آمده است. اینجاست که هر پژوهشگر منصفی بر نقش عظیم حضرت امام در احیای اندیشه انتظار اذعان نموده و اقرار خواهد کرد که هیچ حرکتی در طول قرون گذشته به اندازه حرکت رهایی بخش امام راحل در زمینه سازی ظهور حضرت حجت «عجل الله تعالی فرجه الشریف ارواحنافداه» تاثیر نداشته است.

به امید روزی که فجر انقلاب اسلامی به صبح روشن انقلاب جهانی حضرت مهدی(ع) «عجل الله تعالی فرجه الشریف ارواحنافداه» متصل شود و چشمهای ناقابل مابه جمال بی مثال آن پیک خجسته پی روشن گردد، انشاءالله.

  •  استاد فرزانه ابراهیم شفیعی سروستانی

پی نوشتها:

1. صحیفه نور (مجموعه رهنمودهای امام خمینی 1...)، تهران ، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی ،1369 ، ج 20

2. همان، ج 7 ، ص 255 .

3. همان، ج 19 ، ص 154 .

4. همان، ج 20، ص 196 .

5. همان جا.

6. همان، ص 197.

7. همان، ص 196.

8. همان، صص 197-196.

9. همان، ص 197.

10. همان جا.

11. همان جا.

12. همان، ص 198 .

13. همان جا.

14. الصافی الگلپایگانی ، لطف الله ، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر7 تهران ، مرکز نشر الکتاب ، ص 304 .