نامه هفتگی اعمال در دست امام زمان(عج) ارواحنا فداه!!!

اعمال

یکی از مهمترین مباحث اعتقادی اطاعت از امام و رهبر است که با توجه به ضرورت نیاز انسان به هادی امری معقول و عقلاً واجب است. در همین رابطه ممکن است مصادیق مختلفی درباره اطاعت از رهبر مطرح شود که در این نوشتار میکوشیم به بررسی آن بپردازیم.

 اطاعت از امام!

امام کسی است که همه ی خصوصیات نبی و پیامبر را دارد بجز آنکه به امام وحی به معنای مصطلح آن نمیرسد بلکه امام آنچه را که به پیامبر وحی شده است به مردم میرساند و برایشان شرح میدهد. برهمین اساس امام هم مانند پیامبر وظیفه رهبری تکوینی و تشریعی امت را بر عهده دارد یعنی هم در جامعه و از نظر حکومت و سیاست امام، مردم را رهبری میکند و هم در بعد معنوی و روحانی امام تسلط برنفوس مردم دارد و آنها را به سوی مقصد رهبری مینماید. از این رو برای وصول به سعادت اطاعت از امام در همه ی موارد تشریعی و تکوینی واجب است. اطاعت از امام به منزله ی اطاعت از انسان کاملی است که به مقصد نهایی رسیده است و بازگشته تا مردم را نیز با خود به سوی مقصد نهایی و سعادت حقیقی رهنمون سازد.

 اطاعت از امام غایب!

در همین راستا در هر عصری اطاعت از امام همان عصر، وجوب عقلی دارد. در زمان غیبت امام معصوم(علیه‌السلام) وظیفه مردم آنست که به طریقی عمل نمایند که خود امام فرمان داده است. به همین منظور در دوران غیبت صغری نواب اربعه به فرمان خود امام معصوم واسطه ی میان مردم و امام بودند در دوران غیبت کبری اما نوابی میان امام و مردم وجود ندارند. پس مردم چگونه باید امر اطاعت از امام را انجام دهند؟!

فرمان امام در غیبت کبری!

برای اطاعت از امام در دوران غیبت کبری کافی است فرمان خود امام معصوم(علیه السلام) اطاعت شود و آن، همان حدیث مشهور حضرت حجت(عج) است که در هنگام وقوع حوادث جدید به روایان حدیث اهلبیت باید رجوع نمود. مصداق راویان حدیث اهلبیت در اصطلاح فقهی مجتهد و فقیه جامع الشرایط است که با تسلط بر روایتهای معصومین(علیهم السلام) و نیز تفاسیر قرآنی به اخذ حکم الهی میپردازد. از این رو در زمان غیبت امام معصوم(عج) اطاعت از ولی فقیه جامع الشرایط همان اطاعت از امام معصوم(عج) است.

البته با توجه به آنکه فقیه جامع الشرایط همانند معصوم نمی تواند تسلط بر نفوس خلائق داشته باشد تنها در بعد تشریعی و حکومت و احکام شرعی اطاعت از ولی فقیه و مجتهد جامع الشرایط میشود.

عبادت

بُعد تکوینی و هدایت امام !

از آنجایی که وصول به سعادت در هر دو بعد تشریع و تکوین لازمه ی کسب سعادت حقیقی برای هر انسانی است بهمین دلیل در دوران غیبت کبری امام معصوم(عج) حضرت وظیفه ی هدایت در امر تشریعی را برعهده ی نواب عام خویش که همان مجتهدین هستند قرار داده است. اما در بعد تکوینی یعنی همان هدایت وجودی انسانها به واسطه ی تسلط برنفوس میتواند صورت بگیرد همچنان توسط خود امام معصوم(عج) انجام میشود!

این مطالب بدان معناست که امام معصوم(عج) با تسلطی که به اذن الهی برنفوس انسانها دارند میتوانند تک تک ایشان را به سوی مقصد نهایی و سعادت حقیقی رهنمون سازند و نه تنها راهنمایی بلکه وصول راهنمایی بلکه وصول به مقصد را نیز انجام دهند. این موضوع همچنین بیانگر این مطلب است که خبر معصوم(علیه السلام) که انسان کامل است نمیتواند هدایت تکوینی انسانها را برعهده بگیرد و امام معصوم(علیه السلام) گرچه از چشم خلائق بطور عام غایب است ولی به تعبیر روایات اسلامی همچون خورشید پشت ابر، هدایت و وصول به مقصد نهایی خلقت را انجام میدهد.

نامه ی اعمال هفتگی!

بر همین اساس است که در روایات شریفه ذکر شده است که اعمال انسانها در هر هفته به محضر حضرت(عج) ارواحنافداه میرسد و امام آنها را میبیند و از گناهان شیعیان خود اندوهناک میگردد – حتی بر اساس برخی از روایات، هفته ای دوبار در دوشنبه و پنج شنبه نامه ی اعمال شیعیان به محضر حضرت(عج) عرضه میشود. این موضوع اشاره به همان تسلط معنوی و روحانی امام معصوم (علیه السلام) بر نفوس انسانی و اعمال و افکار ایشان است. که بدین وسیله میتواند هدایت عامه و هدایت خاصه ی انسانها را بر عهده بگیرد.

 نتیجه گیری :

با توجه به آنکه امام همچون پیامبر وظیفه ی هدایت انسانها را در همه ی ابعاد وجودی شان از تکوین و تشریع را بر عهده دارد، بر این اساس پس از پیامبر امام معصوم (علیه السلام) وظیفه ی تشکیل حکومت و نیز هدایت نفوس را برعهده میگیرد. به همین صورت در زمان غیبت امام معصوم(عج) وظیفه ی تشریعی و هدایت در بُعد تشریع توسط خود امام معصوم (عج) به نواب خاص و یا عام واگذار میشود اما هدایت در بُعد تکوینی که بواسطه ی تسلط برنفوس انجام میشود، همچنان در دوران غیبت امام معصوم(عج) چه غیبت کبری و چه غیبت صغری توسط خود امام (عج) انجام میگیرد. زیرا هیچ کسی جز انسان کامل نمیتواند وظیفه ی وصول به مقصد نهایی را برعهده بگیرد و تنها امام معصوم است که به عنوان انسان کامل میتواند به اذن الهی با تسلط بر نفوس خلائق مسیر تکوینی و وجودی ایشان را مورد هدایت و رهبری قرار دهد.

                                                                                                                                                               ن. رادفر